نمی دانم در صدای این جماعتی که شازده کوچولو را ضبط کردند چه سحری است که هر هزار بار اشک مرا در می آورد
روباه که آداب اهلی کردن را یاد می دهد
شازده کوچولو که آداب عشق ورزیدن را می آموزد
بخصوص اون آخرهاش که خلبان نگران گوسفند و گل سرخ است
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر