۲۱ آبان ۱۳۹۲

نامش زیبا است و خودش هم

فرهنگسرا خدمتکاری دارد که ناهار را هم او درست می کند. 
غذاهایش ساده است: ماکارونی های بدون گوشت؛ کشک و بادمجان؛ اشکنه؛ بورانی؛  کوکو سیب زمینی و سبزی؛ کاله جوش 
بعضی از غذاهایش هم اختراعی است مثلا دیروز از ترکیب  بادمجان و سیب زمینی و گوجه فرنگی چیزی ساخته بود:لذذذذذذذذذذذذذیذذذذذذذذذذذذذذذذذذذذ
اما رازی در انگشتهایش است که در ترکیب با نان سنگگ داغی که سرایدار فرهنگسرا می خرد ، تبدیل به معجزه ای تکرار شونده می شود.
در زندگی روزمره ام به مهمانی هایی می رم که در آن  غذاهای شیک  صاحبخانه با نامهای عجیب و غریبشان را می خورم و تحسین مهمانان  و گفتگو درباره منبع نسخه آشپزی هایشان را می شنوم و  به زیبا فکر می کنم که با سالها تمرین  در آموزشگاه "فقر" یاد گرفته که چگونه از "هیچ" غذا بسازد.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

آخ یاد خوابگاه افتادم

قاتل حرفه ای گفت...

چند بار اتفاقی مطالبتونو خوندم
هرموقع سفر رفتین یا توو چادر خابیدین یا تو مدرسه یا توی فرهنگسرا و ازین لفظا.. خب پول نداری چرا خودتونو اذیت میکنی خاهرم

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...