خواهرك عاشقانه به يكي از دوقلوها گفت : جونور من
طرف رفت يه مدت بعد با مادرك برگشت و خواهرك را نشونش داد و گفت: اينو بخور به من گفت جونور
طرف رفت يه مدت بعد با مادرك برگشت و خواهرك را نشونش داد و گفت: اينو بخور به من گفت جونور
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر