۲۷ بهمن ۱۳۹۱

ژن، هدیه یا نفرین؟

گفته بودم دو پسرخاله دوقلو ناهمسان دارم که هنوز دو سالشان نشده است
پدر و مادر خوشگلی دارند و در نتیجه هم دو نوع زیبایی متفاوت دارند
اما چیزی که مرا در موردشان حیرت زده می کند
قدرت ذخیره ژنتیک متفاوتشان است که در محیط تربیتی یکسان، با پدر و مادری یکسان،  اینقدر خلق و خوی متفاوتی را در آنها موجب شده است
سلیقه غذایی یکسانی ندارند
ساعات خوابیدن متفاوتی دارند
و مهمتر از همه شیوه متفاوت برخوردشان با مسئله است:
مادرشان به دنبالشان آمد و آنان که ساعات خوشی را با من گذرانده بودند قصد رفتن نداشتند
در تمام مدتی که یکی از آنها در حال گریه کردن و کلنجار رفتن برای لباس نپوشیدن بود و فرار از دست مادر بود
دومی رفت در جلوی دستشویی جیش کرد و جماعتی را برای شستن منطقه آلوده سرگرم کرد  تا زمان بیشتری برای خود بخرد که در آن مدت بتواند:
تمام مسقطی ها را بخورد
ضبط مادرک را به برق بزند ؛ نوار برعکسی در آن بگذار و درش را آنقدر فشار بدهد تا بشکند
گوشی مرا باز کند و آنقدر با دکمه هایش ور  برود که گوشی کاملا ریست شود و من باید دوباره فونت فارسی را نصب کنم
تمامی کوسن های خانه را یک یک  زیر سر من بگذارد و بعد بکشد و  تا به مثلا از خواب پریدن من غش غش بخندد
وقتی هم ماشین بیاید، ژاکتش را بپوشید و  چندین ماچ تفی شیرین به همه بدهد و برود صندلی خوبه را بگیرد در حالی که دومی اشک ریزان و فریاد زنان و سرما زده به زور در ماشین چپانده می شود


۳ نظر:

ناشناس گفت...

خوشبحال هرکی ژن هدیه داره!:-D
ولی مرسی که یاداوری کردی فرصت بیشتر برای حال کردن و باید ساخت نه اینکه با زرزر تلخ ترش کرد:-D<3
دریاپری.

ناشناس گفت...

ممنونم که هستی .بودنت یادم میندازه زندگی قشنگه ،خیلی قشنگه !گیس طلا وجودت طلاس واز معدود زنهایی! هستی که زندگی رو بلدی.دلت خوش باد جاوید!
باران

Pardis گفت...

میگم جدی اما بچههای این دوره عجیب هستن ها! یک جماعت باید دنبالشون باشن... من که بچههای الان میبینم با خودمون مقایسه میکنم... قابل مقایسه نیستن !!! ما کی اینجوری بودیم :D

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...