شمعی روشن کردم و در راه پله گذاشتم
تو فیس بوکی؟ پس چرا منو اد نکردی؟
دانشجو هنگام ژوژمان كارهاي بسيار ضعيفي برايم آورد. طبعا بايد نمره اي زير صفر به او مي دادم. براي اينكه كمكش كنم. نمره اي ندادم و گفتم كه با يك گواهي پزشكي درس را حذف كند.
از اين ماجرا شش ماهي گذشته ، دانشجو زنگ زده كه استاد چون شما به من نمره ندادي آموزش داره به من صفر مي ده
معلوم شد كه گواهي نياورده درس هم حذف نشده طبعا نمره اي هم موجود نيست.
- جملاتشان را به "نه" شروع می کنن. مثلا من میگویم: "یه مقاله تو سایت روانشناسی خوندم که میزان لبخند خانمها در روز بیشتر از آقایونه" و اونا می گن:"نه" اتفاقا من مردهای زیادی دیدم که نیششون همیشه بازه "
- زمانی که من نقل قول می کنم به گوینده فحش می دهند. مثلا من می گویم:"نویسنده مقاله گفته بوده که ... "اونا می گن:" دروغ می گه مرتیکه مادر فلان. ..."
- وقتی سوتی های خنده دارم را تعریف می کنم به من تذکر انضباطی، اخلاقی ...می دهند. مثلا من می گم: "بعد من تا پایین پله لیز خوردم.. "و آنها می گن: "خب اشتباه از خودت بود نباید می اومدی لبه "
- در حال راهنمایی مدام هستند و جملاتشان با "شما باید " "شما بهتره"..شروع می شود
با قسمت والد شخصیتشون صحبت می کنند . والدی که تحمل شیطنتهای کودک درون را ندارد و عصبانی می شود و تذکر می دهد وراهنمایی می کند و فکر می کند که جواب تمام سئوالات را می داند.
نباید وارد بازی شان شد، باید بالغ را به کار انداخت و در جواب تمامی آمادگی های آنان برای ادامه( مباحثه)(مجادله)(گفتگو) با لبخند ساکت شد و به چشمانشان نگاه کرد و لذت برد از اینکه نمی توانند این احساس عقل کل بودنشان را ارضا کنند.
.
.
کلا از این آدمها دوری کنید، بیماریشون به شدت مسریه
در شدت محاصرهٔ قسطنطيه، آنگاه که تسخير عاصمهٔ روم شرقى مسلم بود، جاسوسان، محمد دوم را آگاهى بردند که در شهر انقلابى عظيم است چه کشيشان و بالتّبع ديگر مردمان در مسئلهٔ کلامى بر دو بخش شده و هماکنون امپراطور و ساير سران در کليساى قديم صوفى گرد آمدهاند و بحث مىکنند که زخم وارد بر مسيح آيا بر جنبهٔ لاهوت آن حضرت خورده يا ناسوت او [سلطان] محمد در حال تيرى از توپى سنگين به همان کليسا گشاد و چون اصابت کرد گفت: هم به لاهوتش خورد هم به ناسوت... (به نقل از امثال و حکم دهخدا، ج ۴، ص ۱۹۸۷)
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...