۸ شهریور ۱۳۸۳

مرد خوب

رفته بودم یک کتابخانه برای گرفتن اطلاعاتی که می خواستم. کتابخانه به دلیل نبود متصدی تعطیل شده بود اما رئیس انجا بولتن هایی را که می خواستم پیدا کرد و در یک ساک کاغذی گذشت و به دست من داد. از او پرسیدم مهلت اینها تا کی است؟ گفت برای خودتان! هیچ جایی مطمئنتر از نزد کسی نیست که از انها استفاده می کند. تا در این جا که چند سال بعد یا رفته سطل اشغال یا خمیر شده ...احساس فوق العاده ای بود در ان روزی که همه کتابخانه ها به من نه نمی دانم نداریم نمیشه گفته بودند...چقدر خوب که ادمهای خوب هستند.همیشه هستند و خیلی هم زیادند..

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...