می گوید: من همیشه از اعتماد به نفس اقایون متعجب میشوم. 15 سال است که همدیگر را می شناسیم،7 سال از اولین باری که مرا بوسید می گذرد، در این مدت برای او همه چیز بوده ام؛ دوست، معشوقه، همسر... انوقت در شش ماه گذشته تنها دوبار به دیدنم امده و حالا تماس می گیرد می گوید: فردا همدیگر را ببینیم! می گویم: نه! می پرسد:چرا؟
من چی باید بهش بگم؟
من چی باید بهش بگم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر