امروز شنیدم که چیستا یثربی از همسرش جدا شده است. ماجرای تکراری زنی تازه جانشین همسر قبلی. ماجرا مرا به یاد داستانی نه چندان کهنه می اندازد کدیور و مهاجرانی. این را می توانم بپذیرم که عشق نیز مانند هر چیز دیگر در زیر این اسمان ابی زمانی دارد. تولدی و مرگی می توان عمرش را کوتاه و بلند کرد و حتی به بلندی عمر دو نفر و یا کوتاه به اندازه یک هماغوشی ...
اما من به این دو زن می اندیشم . زنانی که از مرز های متوسط بالا رفتند. از روزمرگی، از هراسهای زنان، زن خوب، دختر خوب و همسر خوب و مادر خوب بودن و با این همه بودن این همه... و در فراسوی این مرز ها نوشتند... نوشتن؟ چه اهمیت دارد ؟ بودند... و سر انجام تنها ماندند.
اما من به این دو زن می اندیشم . زنانی که از مرز های متوسط بالا رفتند. از روزمرگی، از هراسهای زنان، زن خوب، دختر خوب و همسر خوب و مادر خوب بودن و با این همه بودن این همه... و در فراسوی این مرز ها نوشتند... نوشتن؟ چه اهمیت دارد ؟ بودند... و سر انجام تنها ماندند.
۱ نظر:
salam..............
ارسال یک نظر