۱۲ تیر ۱۳۸۴

بوسه

دوست زیبای 28 ساله ای دارم که برای اولین بار بعد از شک و تردید های فراوان با مردی که دوستش دارد(احتمال می رود که ان مرد خیلی دوستش نداشته باشد) در حوالی سکس گامهایی زده اند. جالب است صحبتها ما بعد از این ماجرا. هرچند اقایان همیشه از بابت اینکه چرا خانمها در این باره با یکدیگر صحبت می کننند شاکیند و لی به هر حال ما صحبت کرده و خواهیم کرد تا اخر دنیا و به همین علت مشکلات خانمها کمتر و اقایان بیشتر است(در این زمینه منظورم است)
خلاصه اینکه این دوست من با وجود اینکه حتی کار به برهنه شدن هم نکشیده بوده به شدت سر خورده شده بود. چهره مرد زیبا هولناک شده و وجود او فراموش شده بود. می گفت که او حتی گردن مرا نوازش نکرد و تنها برایش بدنی دردناک از ضربه های او باقی مانده و وحشت از باز کردن چشمانش که مبا دا نادیده هارا ببیند.
انقدر تاثیر این ماجرای کوچک برایش شدید است که حتی میل ندارد معشوقش را دوباره ببیند
چقدر زمان باید بگزرد تا این زیباترین و ساده ترین لذت بدوی و بشری از شر این همه راه بند و ها و سد و سو تفاهمات خارج شود؟
می گفت وقتی از اپارتمان بیرون امدم فکر می کردم همه ساختمان می دانند که من اولین بوسه را داده ام

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...