در مرحله بدی هستم. احساس می کنم که در حال پوسیدن هستم. هیچ نوع پیشرفتی درخودم نمی بینم. فهرست کارهایی که من امروز انجام دادم .بیدار شدم اینترنت بازی کردم صبحانه خوردم لباسها را از پشت بام جمع کردم گریه کردم ماهواره نگاه کردم حمام را شستم ناهار خوردم گریه کردم خوابیدم و حالا دوباره بیدار شدم و دارم گریه می کنم چند باز سعی کردم فیلمنامه بنویسم که نشد سعی کردم درس بخوانم که نشد..حتی نتوانستم از خانه بیرون بروم
این حس بی هودگی ...هیچ چیز خوشایندی در آینده نیست...به سالی که در راه است نگاه می کنم و می دانم که دقیقا چطور خواهد گذشت..من دوباره درس می دهم و دوباره تلوزیون نگاه می کنم...این دور نما ...زندگی ام همیشه در انتظار روزی بهتر سپری شده روزی که هر گز نیامده ...و هیچوقت هم نخواهد امد...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر