۲۰ خرداد ۱۳۸۵

انزلی

رفته بودم شمال حاشیه ساحل و داخل اب پر ماهی مرده بود اولین بار بود که در حال شنا یک جسد از کنارم رد می شد. با لباس کامل شنا کردم و به جای روسری یک کلاه گذاشته بودم و تمام مدت یک قایق موتوری که فهمیده بود مرد همراهمان نیست اطرافمان می گشت و می گفت بیا یه دوری بزنیم هتلی که کنار ساحل رزرو کرده بودیم به ما اتاق نداد گفت مجردیم...می گم ما دو تا خانم مجردیم نه یک زن و مرد مجرد ...می گه نه نمی شه می گم ایگه مات بدون شوهرهامون می اومدیم و متاهل بودیم مشکلی نداشت می گه نداشت!
در کنار اسلکه قدم می زدم و همه جا پر از اشغال توریستیک بود مسیر رفت 4 ساعته را 7 ساعته رفتیم و راننده به جای 7 تومن 11 هزار تومن گرفت
مسخره است که با وجود همه اینها فکر می کنم خوش گذشت!!

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...