۲۵ آذر ۱۳۸۵

مرد همکارم به منزلم امده بود با مانتوو روسری جلویش رفتم..کسی در زد بسته ای اوردبعد از اینکه رفت به عادت همیشه مانتو و روسریم را روی مبل انداختم وجلوی همکارم نشستم ...

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...