هروقت که ناراحت می شوم غمگین و افسرده به ان جنگل فکر می کنم به برگهای مسین و زرین به درختان مه الود به چرخش دود بین انها ....و همه چیز خوب می شود...نمی دانم این نیازم به طبیعت از ان کودکی سرسبزم سرچشمه گرفته...با این تعلقم به زندگی شهری چه کنم؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خوش از باغی که توره ازش قهر کنه معنی: خوش به سعادت باغ(انگوری) که روباه باهاش قهر کند موارد استفاده: در جواب موجودی غیر سودمند که حالا اعلا...
-
چهل عدد مقدسی در اساطیر ایران است. اهورمزدا آسمان را در 40 روز می سازد. چهل تعداد روزهای ناپدیدی هفت ستاره خوشه پروین است. در بابل بر یکدور...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
۱ نظر:
و گياهان كوچكي كه حس ترحمي زير سايه تاريك درختان بزرگ دارند بر مي انگيزند و قورباغه هاي رنگارنگي كه در گودالهاي آب در عميق ترين قسمتهاي جنگل وجود دارند. من نميدونم چرا هميشه توي جنگل ب پايين نگاه ميكنم تا بالا!!!
ارسال یک نظر