دوبار به گوشی اش زنگ زدم جواب نداد دیوانه شدم از درد، امدم خانه و خوابیدم و با زنگ تلفن از جا پریدم، او بود اما من کاملا خواب بودم و هیچکدام از ان جملات زیبایی که اماده کرده بودم نگفتم...... وقتی همه این ماجرا ها را در فیلمها می بینم مسخره به نظرم می رسد و مسخره این است که در زندگی واقعی هم همه چیز در پایان مسخره است.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر