۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۶
اسم بیماری دوستم را پیدا کردم سندرم نو عروسان....بعد از عقدش ندیده بودمش...در واقع از دستش در می رفتم...اومد دیدنم و انقدر پدرام پدرام کرد که فکر کنم تا اخر عمر از همچین اسمی بیزار بشم...بیست سالی هست که دوستام عروس می شن و همشون دچار همین بیماری می شن ...مرضشون هم بین 1 تا 3 سال طول می کشه ..فقط یه مورد بود که 14 سال طول کشید اما خب یک دفعه خوب شد...اخه طلاق گرفت...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
۱ نظر:
بالاغیرتا" از اسم پدرام، بیزار نشین ...
ارسال یک نظر