وقتی می خوام مشق بنویسم می رم تو اتاقم ومادره تو هال می مونه ...هر از گاهی داد می زنم: عشقک من چطوره ؟ و با وجود تکراری بودن سئوال من ، جوابهای این شاعره متفاوته...الان گفت: خوبه هر چند قدر دخترشو نمی دونه!
نه حقیقتا این جمله منحصر به فرد نیست؟ معمولا مادرها فکر می کنن بچه ها قدرشونو نمی دونن نه بر عکس!!!
حالا داره کتاب کوچه می خونه ...کلا شاملو را خیلی دوست داره و هر از گاهی یکی از ضرب المثل ها را برای من هم می خواند و دو تایی از خنده می ترکیم: مار وقتی پیر می شه، قورباغه کو نش می ذاره....
۵ تیر ۱۳۸۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر