۲۱ فروردین ۱۳۸۸

یک دانشجوی به شدت کوشا

کارهایم را در چهار بخش مقالات، روزمره، سفر و سینما تقسسیم بندی کردم و به دیوار کنار میزم چسباندم ..

مدتی بعد دیدم در هیچکدام از لیست هایم اثری از آغاز کار بر روی تز دکترا نیست!

۷ نظر:

ناشناس گفت...

مبارکه اینجوری پیش برین سریتر شاید پرفسورا را هم بگیرین شوخیییییییییییی

wwwblogestan.blogspot.com

میثم الله‌داد گفت...

دکتر می‌خوایم چی کار؟ ما الآن کارگردان‌هایی داریم که میلیاردی می‌فروشن. وقتی که حتی مهم نیست که قبلاً فشار می‌آوردن به بقیه.
ما اعتماد به نفس داریم، چون توی این مملکت هر چیزی ممکنه.

ارماییل گفت...

هیچوقت به برنامه ریزی هام اعتماد نکردم :( :)
همینجوری لاک پشتی حرکت کنم زودتر میرسم

آرام گفت...

سلام گیس طلا جان . همشهری عزیز بشتاب ، بی زحمت بیا در مورد پست فعلی، می خوام بدونم نظرت چیه ... دوستت دارم .

آرام گفت...

ببین همشهری . وقتی بهت می گم تو معرکه ای نگو چرا !

كافه زن گفت...

به روزم در كافه زن
http://cafezan.webphoto.ir

فاطمه گفت...

سلام دوست عزیز... از وبلاگ ارام اومده و خیلی خوشحالم که یه همشهری دیگه پیدا کردم...افتخار اشنایی میدی؟

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...