۲۷ فروردین ۱۳۸۸

جوجه تیغی

برای اولین بار رفتم ط ب سوزنی

تجربه عجیبی بود اما به آن اندازه ای که فکر می کردم هیجان انگیز نبود. اول یه چیزهایی مثل بادکش به پشتم وصل کردند که کمی درد داشت. بعد از چند دقیقه آنها را باز کردند و سوزن زدند.به سرم دستها کمر شکم و پاهایم. دیدن سوزنهایی شل و ول در پوست مدتی سرگرمم کرد. دردی نداشت فقط از جای یکی از سوزنها هنگام جدا کردنش خون آمد.

در اتاق آویزی با تصویر دو ماهی سیاه و سفید چینی بود. یینگ و یانگ و از تنها اتاقی که صدا در می آمد کابین من بود از بس با دکتر درباره برنامه بی بی سی فارسی درباره طبهای مکمل وراجی کردیم.
فعلا که خبری نیست منتظرم ببینم در جلسات بعد اتفاقی رخ می دهد. دکتر می گفت این ماجرا تابع قانون یا همه یا هیچ است.

امواج مثبت می فرستیم که همه باشد.

۶ نظر:

گلامور گفت...

تا حالا امتحان نکردم...راستش اسمش اصلا برام جالب نبوده تا حالا که برم دنبالش...اما دوست دارم بدونم سودش چیه؟ آرامش بخشه؟

امیر علی گفت...

حالا مریضیت چیه؟؟

ناشناس گفت...

baad chi mishe ? chiye adam khoob mishe ?

ناشناس گفت...

یکی از آشناهای ما براثرطب سوزنی فلج شد و اوج جوانی بعد از مدتی از دنیا رفت
طفلی هیچیش نبود فقط چند تا جوش رو صورتش داشت که نمیخواست مزاحم زیباییش بشه

Soonat گفت...

چه جالب، بعد از دیدن برنامه بی بی سی فارسی به فکر رفتنش افتادید؟؟

roozmare negar گفت...

omidvaram hame bashe. sobh paa shodi saret ro aheste boland kon ke energy haye mosbati ke ferestadam nakhore tu saret :D :D kehili ferestadam, mizane naakaaret mikone!

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...