Chera ke na? agar in gereh tarikhi ghaarnhast ke baz nemishaavaad va an goorkaan haamchenan khodaash ra zendeh negaah dashteh, shayaad maaniyaash inaast ke boofe koor mibayaast hatta ghaabl az 1315 neveshteh mishod.
اره رو همین حساب بود که جمال زاده هم دارالمجانین رو نوشت که راجع به هدایت علی بودو.. البته اون بیشتر حسادت بود واسش سخت بود کسی که بهش استاد میگفت اینقدر ازش جلو بزنه شاید جمالزاده هم میدونست که بد موقع بوف کور نوشته شد.
شاید هنوز هم زمان بوف کور نیست . پیرمرد خنزر پنزری . زخمهایی که چون خوره . دختری با چشمان کمی مورب . تازه کم کم زخمهایی که هدایت گفت را برخی دارند پی میبرند که عجب مثل اینکه زخم هایی هم دارند .... با اینهمه اما گر چه اطرافمان پر است از پیرمرد های خنز پنزری ... اما آیا کسی سراغی دارد از صاحب آن چشمان عسلی کمی مورب ؟!
HE WAS WAYYYYYY TOO AHEAD OF HIS OWN TIME..........HE KNEW WHAT HE WAS TALKING ABOUT....JUST IMAGINE HOW PEOPLE WERE THEN!!! EVEYONE WOULD GO CRAZY- AZ DASTE IN MELATE AHMAGH KE GOOLE AKHOONDA RO MIKHORAN DAEM
شاید همون طور که خود هدایت ( ارواح ممررزا سرشار به فدایش ! )اشاره کرده به اسطوره ها در داستانش ، این یه کلیت باشه که همیشه در تاریخ چنین ملت هایی وجود داره و یه جاهایی خودشو نشون میده ... مث اژدهایی که هرچن وخت یه بار سرشو میاره بیرون تا با بی حوصلگی یه قربانی بگیره و بوی تعفنش همه جا رو می گیره ...
۹ نظر:
Chera ke na?
agar in gereh tarikhi ghaarnhast ke baz nemishaavaad va an goorkaan haamchenan khodaash ra zendeh negaah dashteh, shayaad maaniyaash inaast ke boofe koor mibayaast hatta ghaabl az 1315 neveshteh mishod.
اره رو همین حساب بود که جمال زاده هم دارالمجانین رو نوشت که راجع به هدایت علی بودو.. البته اون بیشتر حسادت بود واسش سخت بود کسی که بهش استاد میگفت اینقدر ازش جلو بزنه شاید جمالزاده هم میدونست که بد موقع بوف کور نوشته شد.
اینم حرفیه!
ببخشید از شما اجازه نگرفت...
:))
قبوله
. کلا 100 سال جلو تر بوده طرف
شاید هنوز هم زمان بوف کور نیست . پیرمرد خنزر پنزری . زخمهایی که چون خوره . دختری با چشمان کمی مورب . تازه کم کم زخمهایی که هدایت گفت را برخی دارند پی میبرند که عجب مثل اینکه زخم هایی هم دارند .... با اینهمه اما گر چه اطرافمان پر است از پیرمرد های خنز پنزری ... اما آیا کسی سراغی دارد از صاحب آن چشمان عسلی کمی مورب ؟!
HE WAS WAYYYYYY TOO AHEAD OF HIS OWN TIME..........HE KNEW WHAT HE WAS TALKING ABOUT....JUST IMAGINE HOW PEOPLE WERE THEN!!! EVEYONE WOULD GO CRAZY- AZ DASTE IN MELATE AHMAGH KE GOOLE AKHOONDA RO MIKHORAN DAEM
شاید همون طور که خود هدایت ( ارواح ممررزا سرشار به فدایش ! )اشاره کرده به اسطوره ها در داستانش ، این یه کلیت باشه که همیشه در تاریخ چنین ملت هایی وجود داره و یه جاهایی خودشو نشون میده ... مث اژدهایی که هرچن وخت یه بار سرشو میاره بیرون تا با بی حوصلگی یه قربانی بگیره و بوی تعفنش همه جا رو می گیره ...
به آدم هایی مثل تو میگن: بسته در برابر تجربه های نو.
ارسال یک نظر