۵ مرداد ۱۳۸۸

دنیای ما


مثل قصه های مارکز شده ، مثل فیلمهای کوستاو گاوراس، مثل شعرهای لورکا شده ، مثل نقاشی های گویا...


اصلا عین تابلو گرنیکا است ...


مخوف



۱۵ نظر:

ناشناس گفت...

nashodeh, az aval boodeh.

مهرناز گفت...

حتی یک مردِ اوریانا فالاچی یا سورِ بزِ یوسا
یعنی فقط خودم نبودم که این ور دنیا می لرزیدم و همه اون توصیفها رو جلوی چشمم می دیدم؟ :(

شهرزاد گفت...

مخوف

kimia گفت...

Ou ba neshun dadane tablou ke sahneye jang ro keshide bud goft: Ahay, In kare shomast? Va ou dar pasokh goft na ghorban, in kare shomast.....l

مهرداد اسلامی گفت...

خلاصه که یکی پیداش میشه بخواد زنش بشی، اون وقتکه مجبوری بیایی یافت آباد واسه خونت خنزر پنزر بخری!!! اون وقته که ...
بدم گیسات رو ببرن، باهاش لحاف واست درست کنن تا، به "یافت آباد" بی احترامی نکنی، مثلاً ازگل اسمش خوبیه یا محلیتش؟؟؟!!؟

دختر مهربون گفت...

وای گیس طلا جان ؛ جهنم اگر باشه! همین جاست همین جاست .

ناشناس گفت...

موافق

ناشناس گفت...

بالاخره پس از مدت ها خوندنِ شما، با يك ايراد براي شما نظر مي نويسم:
...
نه منصرف شدم. سلام

کیقبا د گفت...

شاید بیربط :
.............که ای صوفی شراب وانگه شود صاف ......که در شیشه بماند اربعینی ... اربعینی ..اربعینی ...اربعین ...اربعین ... اربعین ...

omid گفت...

کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم
کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم
...

نه پاي رفتن نه تاب ماندن چگونه گویم درخت خشكم
عجب نباشد اگر تبرزن طمع ببندد در استخوانم
در اين جهنم گل بهشتي چگونه رويد چگونه بويد
من اي بهاران ز ابر نيسان چه بهره گيرم كه خود خزانم
...

کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم
کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم
...

صداي حق را سكوت باطل در آن دل شب چنان فرو كشت
كه تا قيامت در اين مصيبت گلو فشاند غم نهانم
كبوتران را به گاه رفتن سر نشستن به بام من نيست
كه تا پيامي به خط جانان ز پاي آنان فرو ستانم
کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم
کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم
....

آه اي ديار دور اي سرزمين كودكي من
خورشيد سرد مغرب بر من حرام باد تا آفتاب توست به سرآغاز باورم
اي خاك يادگار اي لوح جاودانه ايام
اي پاك اي زلالتر از آب و آئينه
من نقش خویش را همه جا در تو ديده ام
تا چشم بر تو دارم در خويش ننگرم
اي كاخ زرنگار اي بام لاجوردي تاريخ
فانوس ياد توست كه در خوابهاي من زير رواق غربت هميشه روشن است
برق خيال توست كه گاه گريستن دربامداد ابري من پرتو افكن است
اينجا هميشه روشني توست رهبرم
اي زادگاه مهر اي جلوگاه آتش زردشت
شب گرچه در مقابل من ايستاده است
چشمانم از بلندي طالع به سوي توست
وزپشت قله هاي مه آلوده زمين در آسمان صبح تو پيداست اخترم
اي ملك بي غروب اي مرز و بوم پير جوانبختي
ای آشیانه کهنه سیمرغ
یه روز ناگهان
چون چشم من ز پنجره افتد بر آسمان
میبینم آفتاب تو را در برابرم
...

سفینه دل نشسته در گل
چراغ ساحل نمی درخشد
دراین سیاهی سپیده ای کو
که چشم حسرت در او نشانم
الا خدایا گره گشایا
به چاره جویی مرا مدد کن
بود که بر خود دری گشایم غم درون را برون کشانم
چنان سراپا شب سیه را به چنگ و دندان درآورم پوست
که صبح عریان ز خون نشیند بر آستانم در آسمانم
.....

کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم
کهن ديارا ديار يارا دل از تو کندم ولي ندانم
که گر گريزم کجا گريزم وگر بمانم کجا بمانم

ناشناس گفت...

ey vay che jaleb!!! man ham daghighan har rooz be yade Guernica mioftam!!!!! oh my god

Naazi گفت...

البته جسارت نباشه. ولی خواهش می کنم اصلاح کنید:‌ صحیح :‌کوستا گاوراس است. و Guernica نه گرونیکا.

گیس طلا گفت...

ممنون نازلی

پرند گفت...

آره در مورد اسم گوئرنیکا حق با نازی ه
منم دیشب برنامه ی مستند 4 رو دیدم در مورد همین فیلمه بودش یاد شما افتادم.
می گم شما کارمند یا تهیه کننده ی مستند 4 هستی نکنه ؟!

پرند گفت...

می گم :
من آدرس وبلاگمو یواشکی عوض کردم
دیگه توی پرند نیلگون نیستم اینجام :
www.mialfombra.blogspot.com
اسمم هم سندباده

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...