من اعتراف می کنم که فقط یکبار تو عمرم پیش اومد که به ازدواج با یه آقاهه ای فکر کردم.
هیجان زده شدید، نه؟
اون آقاهه ازدواج کرد البته با من نه، با یه دختر از فامیلمون.
دیروز شنیدم آقاهه پارانویید شدید داشته و دختره را مدام می زده و معتاد هم بوده و قبلا هم ازدواج کرده بوده و سه تا بچه داشته و الان هم تو تیمارستان بستریه !
۲۵ نظر:
از حسرت ديدار تو آواره ترين شد بيچاره؟
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید!!!!!
(فقط یه شوخی بی مزه :D )
خیلی باحال بود
نتیجه می گیریم که شما دید خوبی نسبت به افراد دارید.
گیسو جان
جدا از شوخی من هم تجربه ای اینچنینی در زندگی زیاد داشته ام که در نهایت به این نتیجه رسیدم که مردان ایرانی بخاطر شرایط اجتماعی و تربیت ناشی از آن بی نهایت در معرض خطر بروز وپیشرفت این بیماری قرار می گیرند.در واقع علت بیماری بخش بزرگی تربیتی و اجتماعی است.
واقعا يك بار به اين موضوع فكر كردي؟
من هميشه وقتي مطالبتو ميخوندم فكر ميكردم اين بشر تو عمرش به تنها چيزي كه فكر نكرده اين موضوع ازدواج بوده
مگر اينكه به عنوان فانتزي بش نگاه كرده باشي
ولي خارج از شوخي همون طور كه تو يكي از كامنت هاي قبلي هم گفتم اون كسي كه تو بايد باش ازدواج ميكردي قرنها پيش مرده
حالا نمي دونم يا تو دير به دنيا او مدي يا اون زود به دنيا اومده
ماركو پلو رو ميگم
البته كريستف كلمب و ماژلان هم ميتونستن واست شوهر هاي خوبي باشند به شرطي كه اهل سفر هاي دريايي هم باشي
البته اگر يه مقداري هم خشونتشون برات قابل تحمل بود توي كشتن سرخپوستاي امريكا
اين مورد دومي يه حسن ديگه هم داشت اونم اينكه الان يكي از ايلات يا شهر هاي امريكا به اسم گيسو طلا بود
ايلات گيسو طلاي شمالي
يا گسيو طلا سيتي
یادم هست در سال های خیلی دور..........(وقتی دوره لیسانس بودم)من هم عاشق یکی از همکلاسی هایمان شده بودم که یچ کدام از دختر های کلاس حاضر نبودند حتی با هاش حرف بزنند...........
الان حتی چهره اش را هم خوب یادم نمی آید..............ولی یک کت جالب داشت که در تمام دانشکده معروف بود!از این کت های کمر کرس+تی که سال 57 مد بوده می پوشید.....با بلوز های صورتی......
وقتی خبر آوردبا دختر همسایه شان ازدواج کرده.........من تا یک هفته یواشکی در دانشکده گریه می کردم وبه دوست هایم می گفتم حساسیت بهره ام عود کرده
اگر روزی روزگاری گیاه خواری در راستای حمایت از حیوانات فکرتان را مشغول کرد...
http://persiansapa.blogspot.com/
واقعا عجب شانسی آوردی ها. یاور دیگه جور مشکل نبوده که داشته
آدمای دیگه ای که تو زندگیتن رو این جور انتخاب نکرده باشی یه وقت!!!!!!
(منظور مردا نیست ها...به طور کلی همه ی آدمایی که باهاشون در ارتباطی)
به جان گیسو اون بنده خدا شانس آورده
اگه زنش شده بودی بدتر از اینها سرش میاوردی
ما هم یه فامیل داشتیم یه GLX داشت الانم تهرانه...! :D
دکترجون یه مدتی به این بنده خدا فکر نکن شاید خدا شفا بهش بده و زندگی این فامیلتون هم نجات پیدا کنه طفلک
می دونم می دونم بس که تو نفرینش کرده بودی که تنهات گذاشته اینجوری شده :دی
اما جدی برادر دوست من حدود یک سال بعد از ازدواج یه چیزی تو مایه های شیزوفرن شده... و جالب اینجاست که با وجود اینکه ازدواج سنتی بوده (تیریپ اینا که یکی معرفی میکنه و اینا...) و هنوز هم هم خانه نشده بودن بازم دوست من -برادر داماد- شاکیه که چه عروس بی مسئولیتی که پای این بیمار طفلی واینساد!!!!
لابد خیلی هم برانداز کردی هان؟!
به قول خودت که خوب شد روانشناس نشدی...
وگرنه زیگموند فروید باس جلوت لنگ می نداخت :))
شاهکار کردی
ووووووووووووووووووی ی ی ی ی
خدا شفاشون بده بنده خدا رو
ولی جداً ... چرا این آدما این قدر دوس داشتنی اند ؟ فک کن : قبلن یه زن داشته با سه تا بچه تازه شم . بعدش شما بهش فک کردی ... اونم در حد جام جهانی ( ینی ازدواج) ... تازه بعدم اومده با یکی دیگه ازدواج کرده ... لابد خیلی دوس داشتنیه دیگه !
این سکرولر وبلاگتون بدجوری اذیت میکنه
لطفا تعداد یادداشت در هر صفحه رو کاهش بدین.
ممنون
گيسو جونم!
همون بهتر كه شوور نكردي :D
والو !!!
چی شد فکرت به عمل تبدیل نشد؟
به جز شانسی که آوردی ;))
naaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa
خب خوبیش اینه که میدونی اگه از یکی متنفر شدی، نباید وقت رو تلف کنی که کسی بقاپتش!
از بیخ سر مبارک گذشته هااااااا!!
يادمون باشه براي مشاور ازدواج پيش حضرت عالي نرسيم چون دودمان برباد خواهد رفت .
قربون انتخابت برم ... میگم کلا بی خیالش شو ... شوهر چیه ؟ ;)
ارسال یک نظر