-تلفن ها رو جواب ندادی ، نگرانت شدیم گفتیم خودکشی کردی، به امیر گفتم بیایم درو بشکنیم
- خب؟
- امیر گفت نیاییم
- ا چرا؟
- گفت می ریم درو می شکنیم می بینم با دوستاش نشسته عشق و حال، هم ضایع می شیم ، هم دعوامون می کنه ، هم باید خسارت درو بدیم
۹ مهر ۱۳۹۰
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
۵ نظر:
حالا چی شد آخرش؟ یعنی خودکشی داشتین نمیکردین؟
اه!
باز نظرم غیب شد که !
آخه امیر تو رو می شناسه، عاقل تر از این حرف هایی که همچی کار بی هوده ای انجام بدهی؛ مگه نمی دونی، آدم کاری رو که همیشه می تونه انجام بده و هیچوقت دیر نمیشه، هرگز انجام نمی ده.
امروز چندجا دیدم که طنز پرونی ملت شده خودکشی و مرگ تو خیابون و مرده پرستی و ... و واقعا باید بگم زبون فارسی در برخورد با اتفاقهای روز، مواجهه تهوع آوری رو در پیش گرفته
سلام. حال گلت كه از تو خيابون جمعش كردي خوبه؟
ارسال یک نظر