۲۹ اسفند ۱۳۹۰

گزارش یک روز قبل از عید

پارسال که نبودم با چت و ایمیل دیوارهای خانه را رنگ کردم. خیلی خنده دار بود. من رنگ هر دیوار را مشخص میکردم و یک نمونه عکس را ایمیل میکردم. خواهرک با کمک نقاش رنگ را می ساخت و روی دیوار می زدند و عکس میگرفت و برای من ایمیل می کرد ودوباره ودوباره

پیرمردصبور نقاش اینقدرحال کرده بود که به خواهرک پیشنهاد داده بود وردستش شود. خواهرک قبول نکرده بود اما درصد رنگها را برایش نوشته بود تا در خانه های دیگر هم هنرنمایی کند.

امسال بالاخره نتیجه کنترل از راه دور خودم را دیدم

آخ که چه لذتی دارد دیدن این همه رنگ بر دیوار... گل بهی و صورتی و نارنجی و سبز پسته ای که با چرخش آفتاب در خانه رنگ به رنگ می شوند

خانه عروسکی شده است

بامزه اینکه بابا و مامان هم مقاومتی نشان نمی دادند و الان هم کلی کیفورند

عصری رفتم یک عالمه مقوای های رنگی گرفتم برای حاشیه عکسها و نقاشی ها و گلدوزی های که نصب نکرده اند تا من برسم(مثلا هنری خانواده هستم دیگه ..بابا همیشه می گفت کارخونه بنز ،ژیان تولید کرده :)

و در خاطرات غرق شده ام

این گلدوزی را آبجی دوم کار کرد وقتی پشت کنکور بود و مدام رتبه پزشکی می آورد و گزینش رد می شد

این تکه دوزی را آبجی بزرگه کار کرد وقتی که طبق معمول یه بلایی سر پاش اومده بود و تو خونه مونده بود

این نقاشی اولین نقاشی است که من با گچ پاستل کشیدم

خواهرک اما بی خیال هنرهای دستی بوده و هست

الان یک ساعت است که دارد جلوی من هیپ هاپ می رقصد و من در حیرتم که چطور این همه حرکت را به خاطر سپرده است

خب اینم هنر خواهر ته تغاری

۲ نظر:

sherry گفت...

سال نو به شادی و خوشی گیسوطلای هنرمند.
امیدوارم سال خوبی برای تو و همه ی ایرانیان باشد.

bahar گفت...

You mean you haven't met your mother for a year? No way...

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...