آغاز روزهای پر ازکار و کوشش درفرهنگسرای بدون هنرجو
خوردن صبحانه ای مفصل با بربری داغ درکنار همکاران
قدم زدن زیردرختان و جمع کردن گوز غلاغک
خوردن ناهار که فلافل با سس اصیل عربی بود
بررسی پرونده های قدیمی و خندیدن به عکس های مردم
خوردن بستنی آلبالویی
تلاش نا موفق برای هل دادن بچه های همکاران در حوض آب
بازگشت به خانه خسته از کار روزانه
۳ نظر:
خسته نباشی خانمی
وبلاگتو همیشه میخونم ولی الان متوجه شدم تو فرهنگسرا کار میکنی
گفتم بهت بگم من این آمادگی رو دارم که برای مراجعینتون مشاووره حقوقی یا مثلا کارگاه آموزشی یا کنفرانس داشته باشم با موضوعاتی شبیه حقوق خانواده یا مسایل حقوقی دیگه
اگه دوست داشتی خبرم کن
خیلی با مزه بود... اول که شروع کردم خوندن فکر میکردم حرف از کار زیاد و ... اما کاش منم اونجا کار میکردم :D :)) وای بستنی آلبالویی .....
راستی از اون لینک شیرازی در پست قبلی هم ممنون :) راست میگی شیرازی واقعی سخت نمیگیره... !
گوز غلاغک چیست؟!...
در ضمن خسته نباشید بابت این همه تلاش لذتبخش. جای مارو همیشه خالی کن تو لحظاتت
ارسال یک نظر