۶ فروردین ۱۳۹۲

نفرین نارنج

دایی بزرگه خانه ای خریده بود
خانه ای صد ساله آجری با 
حوضی بزرگ پر از ماهی قرمز
دو دیوار بلند که پوشیده از یاس  سپید بود و شبها که در  روی تخت های چوبی حیاط می خوابیدی بالای سرت گلهای یاس چون ستاره های چشمک زن می درخشیدند
درخت نارنجی عجیب بزرگ در میانه حیاط که هر بهار غرق شکوفه می شد 
شیروانی که صدای باران را به ما میرساند و اتاقهای دو در و چهار در و شش در با پنجره های چوبی  که با یک مهتابی به یکدیگر راه داشتند
خانه حتی تون حمام و پله های سنگی وگلخانه هم داشت
خانه ای تمام عیار
دایی و همسرش  بی رحمانه درخت های خانه بریدند و حوض خانه را پر از خاک کردند
دور مهتابی را دیوار کشیدند، پنجره ها را آهنی کردند، گلخانه را پارکینگ و درخت یاس را بر زمین انداختند تا دیوار های بلندتری بسازند
اما
آن زمان  که بی اعتنا به مخالفت های دیگران درخت نارنج پرشکوفه پنجاه ساله را بریدند
تن مادرک لرزید
مدتها گذشته است و 
خانواده دایی  بزرگه سالهاست که  ازهم پاشیده شده و مادر و پدر ، خواهر و برادر  در آرزوی مرگ یکدیگرند و دلایل بیشماری برای تنفر از یکدیگر دارند
اما
مادرک  همچنان عقیده دارد
که همان روز که  ریشه درخت را سوزاندند، ریشه خودشان سوزانده شد

۵ نظر:

الا گفت...

گیسو جون
از این تیپ خانه ها مگر هنوز پیدا میشه؟
میدونم در بعضی از شهرستانها هنوز هست اما اگر منطقه را نوسازی کنند و آپارتمان سازی توسط بساز بفروش ها شروع بشه خب دیگه خونه قدیمی اون وسط بی معنیه.
پارسال در تهران من یک سری خانه های قدیمی در بلوار کشاورز دیدم. و یک سری هم یادم نیست فکر میکنم در خیابان طالقانی بود. خیلی عالی بودند هر چند کهنه و واقع در شلوغی و دود و ماشین و صدا. دوستم که از آرشیتکت های قدیمیه میگفت : این خانه ها از بیرون قشنگه اما اگر بری توی خونه دلگیره . از پنجره ها نور کافی نمیاد تو. راهرو ها باریکه. هر چند خودش عاشق این طور خانه هاست اما میگفت نمیشه توش زندگی کرد.

ناشناس گفت...

با نظر مادرتان کاااااااملا موافقم کاملا بی شک همینطوره درخت زبون نداره فقط ینی این متن را که شرو کردم به خوندن استرس گرفتم آخرش به خراب شدن خونه نرسه! که بدتر از اونو خوندم!

ناشناس گفت...

ba madarak movafegham :(
mina

ارماییل گفت...

شبیه یک رویای نیمه تمام ویران شد.
هر چند خودم طاقت و توان ادارۀ خانۀ قدیمی را ندارم اما به گمانم، هر کسی که خانه قدیمی میخرد آنهم به اینهمه زیبایی بایست مراقب تاریخ خانه و گلها باشد.

ناشناس گفت...

من هم موافقم اما میشه بدون دست زدن به دار ودرخت خونه رو از نو ساخت.

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...