۲۶ اسفند ۱۳۹۱

می گن بهشت یه جایی که تو اونجا...

تو جاده یه کامیون سراپا خاک، با یه عالمه بار که هم کج بود و هم مرتفع و از این ور جاده به اون ور جاده تلو تلو می خورد و برزنتش تو هوا می پرخید و  می رفت
رفت که بپیچه که 
رها داد زد:
راهنما زد...کامیونه  راهنما زد
منم  جیغ می زدم:
کامیون راهنما زد؟ پس معلومه ما مردیم ...ما مدتها است مردیم و خبر نداریم 

۴ نظر:

A.S گفت...

عزیز جان . دیدم زیاد سفر می کنی اما احتمالن یک چیز هائی رو نمی دونی . پس لازم شد توضیحی بدم تا بعدها مشکلی پیش نیاد ... راننده های تریلی ها و کامیون ها و اصولن ماشین های سنگین زبان خاصی دارن در رانندگی . اگر پشت ماشین سنگینی در جاده قرار گرفتی , از اونجا که دید جلو رو از دست دادی , خود راننده راهنمائی ت می کنه . اینجا راهنمای سمت چپ به این معنی نیست که راننده هم می خواد سبقت بگیره یا دور بزنه یا هرچی , به این معنیه که جلوت خالیه و تو می تونی سبقت بگیری ازش . احیانن اگر خواستی از ماشین سنگینی سبقت بگیری و راننده راهنمای سمت راستش رو زد , سریع برگرد پشت ماشین سنگین و بی خیال سبقت شو , راهنمای سمت راست یعنی اینکه ماشینی داره از مقابل میاد و تو نمی تونی سبقت بگیری ... اگر هم همه ی اینها رو خودت می دونستی ( چون ننوشتی که کامیون راهنمای کدوم سمتش رو روشن کرد ) باز هم تکرارش ضرر نداشت :)

لیلا گفت...

گیس انقدر که تو وبلاگت تلپ شدم جو گرفتم، امروز رفتم از شنبه بازار سه تا گلدون خریدم. یه بچه کاج/سرو که یاد سروای شیراز می ندازه منو، یه گل بنفش که نمی دونم اسمش چیه، یه سنبل برای هفت سین. دمت گرم حالا بیشتر بهم خوش می گذره

من گفت...

https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=qlpZilqM0DE#!
اینو دیدم یاد تو افتادم

Gir3pich گفت...

چه حس خوبی داره وقتی توی شلوغی مترو یه گوشه گیر می یارم و نوشته هاتو روی گوشی از تو گودر می خونم..
عالی...

gir3pich.persianblog.ir

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...