صبح است، از سفر ی شیرین و پاییزی بازگشته ام.
خوابی دلچسب داشته ام و حالا گیج ومنگ دمنوشی درست کردم، پشت میزم نشسته امو خبرهای این چند روز را می خوانم و سعی می کنم که به جهان روزمره گی هایم باز گردم.
سخت است
چقدر این دو جهانم از یکدیگر دورند،
خیلی دور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر