۱۰ اسفند ۱۳۹۱

انتظار دارید نیش یک گیس طلای بداخلاق سرانجام باز نشود؟

خیابانهای تهران در شب 
با جیگر و دل و قلوه و خوش گوشت و خووک 
با لیموترش و فلفل تازه و دوغ
با نان داغ و موزیک جواد و بشکن زدن های رها و  قردادن های شقایق
و حتی
 ملاقات با یک گاری پر از چغاله بادوم زیر نور چراغ گازی

۱ نظر:

3tlite گفت...

من خیلی وقته می‌خواستم بیام اینجا بگم که خوشحال شدم فهمیدم می‌خونیم و دیگه هم این که منم اخمم با خوراکی باز میشه!

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...