دوستم تماس گرفت گفت برایش فورا یی چینگ بگیرم(من فالگیر نیستم) همیشه در پس این جمله ماجرای نهفته است. ماجرای سارا نیز این است که در غیاب شوهر پسرکی را به خانه خود اورده و در زمان خروجش حراست مجتمع جوان را دستگیر کرده اند به بازداشتگاه خود برده اند و چندین بار او را کتک زده اند تا فردای ان روز او را زده اند و سپس او را به کلانتری داده اند مهین و همسرش را نیز با کلانتری خواسته اند و برعلیه انان نیز شکایت کرده اند. شوهر مهین به انها گفته که پسرک از اقوام انان است و حالا فردا باید به دادسرا بروند. سارا وحشتزده می ترسد که او را دستگیر کنند و به جرم زنا سنگسار کنند. برایش توضیح دادم که برای اتبات زنا به چهار شاهد عادل نیاز است و انها حتی نمی توانند اثبات کنند که این جوان از خانه تو بیرون امده است و ...
من نمی دانم بین دوستم و ان مرد چه ماجرایی وجود داشته. من نمی خواهم بدانم ان اسپری که در کیف جوان پیدا شده . اسپری بی حس کننده بوده یا معطر و یا کبودی های روی تنش از عشق ورزی بوده یاکتکی که خورده ...فقط به دوستانم فکر میکنم مردانی که به خانه من رفت و امد می کنند و تنها دلیل اینکه من تا به حال به جرم زنا دستگیر نشده ام این است که در مجتمع من کسی به کسی کاری ندارد و همه به خلوت هم احترام می گذارند
اما واقعا ممکن است فردا سارا را دستگیر کنند و به جرم زنا سنگسار شود ...از بالا به این قضیه نگاه کنید: زنی را به دلیل ورود و خروج مردی به خانه اش می کشند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر