۲۰ بهمن ۱۳۸۴

مادرم

مادرم حيرت انگيز است. خواهر كوچكم با دختري در المان چت كرده و دخترك يك نامه پستي برايش فرستاده با پاكتي قرمز پر از قلب و دراخل ان هم سورپريز يك چاي عطري كيسه اي گذاشته و ...مادرم هيجانزده پاكت را طوري گذاشته كه خواهري از در كه مي ياد ببينه و خودش براي ديدن اين هيجان پشت در قايم شده ....و حالا مادرم مي گفت: من يا ديدن اين نامه خيلي خوشحال شدم..از اينكه همه ادم هاي دنيا خوبن و عشق همه جا هست...من مهر ورزي ان دختر را از روي پاكت نامه ديدم ....
مادر من بايد شاعر مي شد در جايي ديگه در زمان ديگه اگه بدنيا اومده بود...مادر متفاوت ترينمادري است كه من ديده ام ..مادري دارم بهتر از برگ درخت
مادرم وقتي كودك بوده دلش براي تمام برگهايي كه روي جوي اب مي رفتند مي سوخته كه انها به كجا مي روند و ايا گم شده اند

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...