۳۰ تیر ۱۳۸۵

وستی را بعد از 12 سال دیدم شکسته.. خسته... دخترش در 3 سالگی در یک تصادف مرده بود... تصادفی که همسرش در ان مقصر بود... حالا دیگر او را دوست ندارد... و می خواهد جدا شود...می خواست دوباره شروع کند درس بخواند ...کتابش را چاپ کند و به چیزی نیندیشد...

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...