۲۴ شهریور ۱۳۸۵

دوستی قدیمی را دیدم دوستی های ترم یک یه مزه دیگه می دن زمانی که هر چیزجدید را با هم تجربه کرده باشی زندگی در غربت تنهایی اشپزی کردن و لباس شستن با دست . حتی اینکه یک کیلو انگور چقدر است و از جلوی صف پسر ها چطور باید رد شد وسینی غذا را روی میز گذاشت
اما دیدن انها چیز دیگری را هم به یاد می اورد ..گذشت زمان چین لبخندی که نبود خط پیشانی که افتاده

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...