۷ اسفند ۱۳۸۵


استاد محترم مرا دید و گفت آسّه می ری آسّه می یای...من به او اشاره کردم و گفتم: که گربه شاخم نزنه ...چشاش از حدقه در امد....

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...