۱۶ فروردین ۱۳۸۶

دختر خاله هام یه لاک پشت 3 سانتی خریدن و یکی مادرشه و دیگری خاله اش...داستان دارد این لاکی...غذاش رختخوابش خوابش ...هنگام خواب گردنش را بیرون می گذاردمثل یه دونه لوبیا و هنگامی که تو افتاب می گذارنش به سرعت می دود باور کنید بسیار سریعتر از لاکی های توی کارتونها ...دختر هم هست و هیچکس نمی داند فروشنده ازکجا این موضوع را فهمید وحنده دار تر از همه اینکه توی اب خفه می شود اما باید تا یقه تو اب باشد!
و هنگامی که او را برعکس روی زمین می گذارند با کمک گردن درازی که در ان زمان رشد زیادی پیدا می کند سرش را روی زمین می گذارد و بافشار ان به حالت عادی بر می گردد!
جل الخالق چشمانش دو پرده دارد که دومی نازک است و از پشت ان هم می بیند وقتی می خوابد یک دست ویک پایش رابیرون می گذارد.
اما بسیار احمق است نمی فهمد هنگامی که از بلندی به پایین می افتد باید سرش را بکند داخل لاکش و عموما سرش به جایی می خورد و برای مدتی گیج و ویج است.
الان گذاشتنش تو باغچه و اون سرش خورده به یه درخت ونمی دونه که با این مانع بزرگ نمی تونه جلوتر بره و همچنان در تلاشه که حلوتر بره و وقتی کمکش می کنن کلی بهش بر می خورد ودست پا می زنه که بذارنش زمین...
حالام خاله اش به مامانش می گه که دست و پاش خاکی شده وباید بشور طش
خواهرکم نیز که حساسیت و محبتی غیر عادی نسبت به انواع جانوران خزندگان پرندگان وحشرات دارد زیر افتاب ایستاده تا خانم گردش را بکند و مواظب است که گربه او را نخورد....انصافا تا به حال گربه ای دیده اید که لاکپشت بخورد؟

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...