عربه یه کامیون گچ داشته می برده، بهش می گن توکامیونت چی داری؟ می گه :آب ب ب با
نگران نباشین منم اول نفهمیدم یعنی چی...برام توضیح دادن: تو عربی گ و چ نیست دیگه!
حالا دو تا از پسرا مون داشتن همدیگر را دست می انداختن… بندرعباسیه برازجونیه را مسخره می کرد که: شهرتو اخر دنیاست باید ادما رو برای تبعید بفرستن اونجا از بس بد اب و هواست ... اونم جواب داد: عوضش ما می تونیم بگیم گچ
اون یکی می گفت: تو تهران به خفت کردن چی می گن(زورگیری با چاقو روی گردن) تهرانیه جوابش می داد:ابا ب ب ب ب
۲۵ مرداد ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
۲ نظر:
aree in araba talaffoz kardane bazi kalamateshoon kheyliii khande dare
اگه مطلب واسه نوشتن نداشتید مجبور نیستید حتما بنویسید. باور کنید ما ناراحت نمیشیم
ارسال یک نظر