۱۵ دی ۱۳۸۶



داشتیم از جلو دانشکده پزشکی رد می شدیم دیدیم پارچه زدن و مرگ همسر اقای دکتر فلان را تسلیت گفتن
هم کلاسیم که خانمی توپول، بامزه وبیوه ای است گفت:
- بریم تو سایت اساتید سرچ کنیم ببینم اگه خوشگله برم تو کارش
- بی وجدان بذار حداقل کفن زنه خشک بشه!!!
- نه! دیر می شه ... الان به همدردی احتیاج داره!!!

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...