۱ مرداد ۱۳۸۷

چیشوم کردن



دوست تپلم اومد خونه ام..براش خورشت جوجه شمالی درست کردم و دامن خوشگلمو پوشیدم ...به نظر دوستم من وغذا خوشگل وخوشمزه بودیم ...و حالا من از دل پیچ خوابم نمی برد و الان مادرک داره اسفند دور سرم می چرخونه وحوله داغ روی شکمم می گذارد و مدام می گه:اخی ..گمونوم چیشت کردن... احتمالا ته دلش داره به دخترک بدوبیراه می گوید...

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...