۲ مهر ۱۳۸۷

سلطان فصلها


خب تعطیلات تمام شد دیگر خبری از حمام های طولانی صبحگاهی و خوابهای دلچسب ظهرگاهی نیست...از چت بازی و وب گردی و مهمون بازی هم خبری نیست...خیلی خوشحالم.. بدجوری از این زندگی بی دغدغه حوصله ام سر رفته بود. بریم یک کم از دست دانشجوها بخندیم دلم واسشون تنگ شده به خصوص اون لره که وسط تدریس من بلند می شد و خودش را می تکاند...

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...