بعضی روزا فاجعه ام: جلوی در انبوه کفش روی هم ریخته،آب یخچالی که از برق کشیدم تمام آشپزخانه را گرفته و توی ظرفشویی هم پر از ظرف و قابلمه است...روی میز هم پراز باقیمانده چیپس و آت اشغاله...و من در اوج ریلکسی دارم ماءالشعیر می خورم و فیلم نگاه می کنم و حاضر هم نیستم حداقل برم حموم...
تازه امروز باز رفتم سه تا مانتو دیگه خریدم و به خدا همشون خوشگلن اما توجه داشته باشید من بیست وششم باید کرایه خونه بدم واین از رو اون پول بود...فکرکنم یکی از علائم افسردگیه ...
یکی بیاد منو نجات بده...
۲۰ آبان ۱۳۸۷
هپلی بیگلی بیگلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر