۳ دی ۱۳۸۷

ریچ شدم


وای... فکرشو بکن در آخر غم و بی پولی باشی و بری تا آخرین هزاری ها را از عابر بانکت بگیری و فکر کنی که بقیه ماه چه خاکی می خوای تو سرت بکنی که ببینی یه دانشگاهی حق التدریس چند صد سال پیشو ریخته به حسابت
نتیجه اخلاقی اینکه:

در نا امیدی بسی امید است پس زرت وپرت زیادی نکن

۶ نظر:

ناشناس گفت...

این واقعا سور داره :)

P M گفت...

شانس هم چیز خوبیه!

ناشناس گفت...

خدابده شانس!!!!

ناشناس گفت...

آخ می دونم چه حالی میده واسه منم پیش اومده جالبیتش اینه که اصلا نمی دونستم اداره بابت چی ریخته به حساب پیگیرم شدم گفتن تو حسابهای قدیمی یه طلبی داشتی !!!آخر معجزه بود چون داشتم از بی پولی تلف می شدم:)

Hadiseh گفت...

vowww, che lezati!!!!!!!!!

ناشناس گفت...

پس شام افتادیم و خلاصه تصفیه بدهی های قدیمی و دیگه و .. خلاصه: سلام!

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...