۱۸ اسفند ۱۳۸۷

کیش روز دوم عصر


اول از همه رفتیم به دیدن درخت سبز. خب نمی خوام ناامیدتون کنم ولی اون درخت همون انجیر معابدی بود که در جنوب همیشه هست. من این درخت را دوست دارم به خاطر خانواده دکتر ارنست و شازده کوچولو(می دونم اون بائوباب بود شبیه بودن دیگه) خب این تازه خیلی هم خاک گرفته بود...حالا..یک کم گره زدم و یک کم گره از کار مردم باز کردم اونم تنها به این خاطر که تازه کتاب جهان هولوگرافیک را خوندم و فکر کردم حالا شاید چون تو دایره است و امواج ادمهای قبلی و از این دری وری ها.
جالب یک بساز و بفروش هم آمده بود و گره می زد که تا قبل از عید یکی از آپارتمانهایش فروش برود و اینو بلند بلند می گفت. میزبان بامزه مون میگفت که شوهرش عقیده داره که تمام این گره ها را او زده تا آقا را به دست آورد. جدا این اعتماد به نفس آقایون همیشه منو متعجب می کنه!
رفتیم کاریز و یا همان شهر زیرزمینی.... وارد شدیم وجوانی کسل توضیحات مضحکی می داد.در راهرو زیر زمینی با دیوارهای صدفی جلو رفتیم و وقتی فهمیدم که مسیر کاریز قدیمی را خراب کرده و توسعه دادند خیلی تو ذوقم خورد. انقدر همه جا را راهرو کنده بودند وسوراخ کرده اند که من حقیقتا نگرانم که یه روز جزیره سوراخ شود و بره پایین..جدا مثل اون مورچه و مورچه خوار بود...اون زیر خونه مورچه بود دیگه نه؟
تنها چیزهایی که هیجان زده ام کرد. فسیل یک لاک پشت چند هزار سال بود که در سقف راهرو فضای خالی ایجاد کرده بود و حس عجیبی بود از قرار گرفتن در فضایی که زمانی زیر آب بوده است همینطور زمانی که راه پله 800 ساله اسرا دیدم که مردم از آنجا وارد قنات می شدند و آب شیرین باران را با کوزه می بردند می توانم تصور کنم در آن گرمای کشنده تابستان این راهرو و این آب گوشه اس از بهشت بوده است.حتی می توانم دختر لاغر برقع پوشی را ببینم که در تاریک و روشن کاریز در کنار آب به صدای پر شدن کوزه اش گوش می سپرده و در رویا فرو می رفته...خب مطمئن هستم این آقای مهندس ایرانی ساکن المان به زودی آنجا را تبدیل به مجموعه مضحکی از رستوران وکافی شاپ و چرخ و فلک خواهد کرد و پول پارو خواهد کرد
از انجا به شهر حریره رفتیم که من شرمنده ام از آثار باستانی که فقط یک ساختمان مخروبه به شدت مشکوک بود
ظهر میزبان مهربان ما را به رستوران دنج و کوچکی برد و ماهی کبابی خوشمزه ای خوردیم و رفتیم هتل بیهوش شدیم وعصر دوباره راه افتادیم برای دوچرخه سواری که تمام روز در انتظارش بودم
اصلا تکراری نمی شود این مسیر آبی و عطرش...متوجه شدم که آقایون ساکن کیش یک روش تکراری برای اشنایی با دختران مسافر دارند و ان با این جمله شروع می شود: دنده دوچرخه توعوض کن داره صدا می ده ...
دخترک چندین بار از این بابت راهنمایی شد و با خوشرویی گفتگو را ادامه می داد و من تنهایشان می گذاشتم(چقدر با مرامم) از انجا که دوچرخه من هیچ صدای نمی داد این یکی مدتی در کنار من دو چرخه سواری کرد و در پایان گفت: معلومه دوچرخه سواری ها ...چرخت اصلا صدا نمی ده!

۸ نظر:

ناشناس گفت...

من واقعاً نمیدونم چی تو این دوچرخه سواری هست که خانما اینقدر دوسش دارن. خانم منم آخر هفته ها کچلم می کنه که بریم دوچرخه سواری.

ناشناس گفت...

پس اعتماد به نفس آقايون همه رو متعجب ميكنه! (-;

اون تيكه اي هم كه اون يارو اومد خيلي باحال بودا، معلومه هيچي ديگه به ذهن‏ش نرسيده! D:

ناشناس گفت...

منم به شدت عشق دوچرخه سواری دارم :دی

چه جالب! می گم می خواستی راهنماییشون کنی که سر حرف رو جور دیگه ای هم می شه باز کرد :دی

ناشناس گفت...

اینکه همه ی ÷ست های سفرنامه مبلغی مسایل دختر پسرانه هم دارد باعث انبساط روح است.

ناشناس گفت...

معمولا اينا رو چند روز بعد از مشاهده مي‌نويسي؟ شايد هم همزمان نه؟ اين توضيح و تفسير زيبا باعث شد سوال واسم پيش بياد...

ناشناس گفت...

سلام. خسته نباشی از این همه خوشی ! خیلی حسودیم شد. منم برای عید یه جای خوب میرم. حالا می بینی

ناشناس گفت...

بهت جت اسکی SEA MASTER رو پیشنهاد می کنم چون خلوته ما پول 15 دقیقه دادیم ولی 30 دقیقه رفتیم
رستوران چترا طبقه بالای بازار ونوس که از 10 تا 1 انواع موسیقی جدید داره و1 تا 4 هم موسیقی سنتی در فضای باز که واقعا مچسبه ورودیش 7 تومنه ولی اگر شام بخوای ورودی نمی خواد

ناشناس گفت...

خیلی باحال توضیح می دی
راستی به عنوان یه کیشوند ازت دعوت می کنم حتما بری رستوران شاندیز صفدری یا میرمحنا بزن و برقص اساسی دارن. البته مواظب جیب هاتون باشی گوش می برن بهتره فقط برای نوشیدنی بری

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...