من موهامو رنگ نمی کنم.جز یه بار محض امتحان، سالهاست که این موهای مشکی در اطراف صورت من هست. از آرایشگاه بدم می یاد و هیچوقت نمی رم. آخرین باری که آرایشگاه رفتم 15 سالم بود.بعد از اون دوستام و این اواخر خودم موهامو کوتاه می کنم.
اما تازگی ها دوستام خیلی به رنگ کردن موهام گیر دادن و انواع پیشنهاد های مش و های لایت بود که به من عرضه می شد. امروز بالاخره خودم را راضی کردم و دوست آرایشگرم اومد خونه ام و از ساعت 2 تا 5 زیر دستش بودم تا کاری کند کارستان
انواع عملیات حیرت انگیز روی سر من اتفاق افتاد که با درد و سوزش به همراه بود و نیاز به چندین بار شستشو و بدتر از همه یکجا نشستن داشت. پس از تحمل تمامی این عذابهای غیر انسانی که سشوار کشیدن را هم به آن اضافه کنید( این یک کار را سه بار هم در عمرم انجام ندادم) وقتی خودم را در آینه قدی خونه ام دیدم به این نتیجه رسیدم که من خیلی کار خوبی کردم که در این سالها موهایم را رنگ نکردم! بنابراین یکساعت دیگر زیر دستش نشستم تا برگردم به چهره آشنای خودم.
و الان تنها تفاوتی که در موهای من نسبت به چهار ساعت قبل رخ داده جنس موهامه که شده به قول شیرازی ها عین "جولک ظرفشوری"
۲۶ اسفند ۱۳۸۷
بکش خوشگلم نکن
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲۲ نظر:
نوشته های شما خیلی معرکه می باشد، من بسیار دوست می دارم
وای تو هم !!!!!
اصلا من نمیدونم این چه کاریه که ما میکنیم تازه تازه داشت این رگه های سپید مو لا به لای شقیقه هام خودشو نشون میداد . نقره ای بود و دوستشون داشتم . منه خنگ رفتم مش کردم بعد همون لحظه رنگ تیره زدم روش و از ارایشگاه با جیبی خالی اومدم بیرون .
راستی این رسمش نیست که تو اسم منو بدونی و من ندونم حالا که اینطوره منم مهین صدات .
می خواستی گیس طلا شی...خانوم....گیس طلایی که به مو نیست..به دلک مر بوطه
قربونت برم لااقل تا کی دوساعت صبر می کردی تا به قیافه جدید عادت بکنی بعد تصمیم بگیری این مال اینه که body image ات به هم خورده بود همه کسایی که یک دفعه تغییر می کنن چه خوب چه بد اینطوری می شن عجله کردی. عزیزم تو که سختی ها رو تحمل کردی بازم صبر می نمودی. فکر نکنم رنگ مو به کسی نیاد. در ضمن خیلی ساده و قشنگ می نویسی
راستی فیلمت چیه بگو ما هم ببینیم
khob manam age mesle shoma khoshgel boodam moohamo nemirangidam.
از اون جولک ظرفشوری خوشمان آمد.
هیچ چیزی بیریخت تر از "رنگ مو" و "لاک ناخن" نیست. آدم با دبدن کله سفید پیرزنای هلندی روحش تازه میشه :D
منم هی دارم گول می خورم که های لایت و اینا کنم! اما بعدش میبینم آخه حیف این موهای مشکی نیییییی؟؟؟؟D:
خب البته مبارکه !
ولی کاملا مشخصه به خاطر عادت هست که نتونستی تحمل کنی .
اما خداییش منم همیشه توی ذهنم شما رو بدون رنگ و مش می دیدم . این گیس طلایی که شما توی وبلاگت به ما نشون دادی همون دختر اصیل با همه ی چیزای طبیعیه که حتی اگه رنگ و مش هم داشته باشه آدم با موهای مشکی می بیندش .
خوشکلی همه جوره !
تعطیلات عید خوش بگذره .
تو رو خدا توی این تعطیلات خودت و وبت رو از ما دریغ نکنی ها
دل من که خیلی می گیره
salam khanoom tala.....ye alameh vaghteh blogeto mikhoonam....to hameh in vaght to zehnam ye khanoom tala moo talaee naghsh basteh boood...hala oon tasvir zehni tabdil shodeh be ye khanoom tala e moo meshki.....rasti sale khoobi barat arezoo mikonam
شما احتمالاً لر نیستی؟؟
خوش به حال شما. به نظر شما هم از خواص ایران هستید که زندگی خیلی آرام و خوبی دارند. دایم هم که در سفر هستید. چه خوب. باید هم برای بقیه تعریف کنید. چون خیلی ها در ایران پول کافی ندارند که تاکسی سوار شوند.
يه ريزه صبر مي‌كردي، عادي مي‌شد ها.
این تیکه های شیرازی ات منو کشته و هر بار که میام این جا دلم حال میاد و میرم
درست نیست که!
که من اینقدر اینجا رو دوست دارم و هی می خونم و روانشاد می شم نگم که مرسی خانوم گیس طلا!
سلام!
برگشتن به حال اولت مبارک خانوم
منم این چیزا رو دوست ندارم.
بقول پرند منم شما را با یه صورت گرد ابرو پیوندی مومشکی با فرق وسط و دماغ ریز و قلمی و لب سرخ و لپ قرمز میبینم.اصلا یه چیزی بگم که متوجه بشی چی میگم.اون تابلوهای خوشکل هست با تصویر یه دختر بامشخصات بالا که تو خونه های سنتی پسند دیده میشه مخصوصا تو خونه شیرازیها!من شما رو اون شکلی میبینم.چطوره!؟؟؟
مادر بزرگ من که در حدود هشتاد و هفت هشت سالگی عمرش را داد به خوانندگان وبلاگ شما یکبار در این اواخر به من گفت: من در تمام عمرم هرگز یک تار مو از بدنم نکندم و یک تار مو از سرم نرنگیدم و حتی هیچ سرخابی تا به امروز نمالیدم. و من ماتم برد که چطوری آخر مادر بزرگ؟
دقيقا عين همين اتفاق براي دوست من اقتاد... اون هم تصميم گرفته ديگه رنگ نکنه موهاشو...
همممممممممم
صبر کنین ببینم در صورت مسئله چی ها داریم.
بانویکی حدودا 40 ساله. قد بلند (170/180 ) دارای دخترکی همسان (با 20 سال اختلاف سن). قویا مجرد. کمتر یه جا بند میشه. بازیگوش (بغایت) مومشکی (اما دوست داره گیس طلا بخوانندش) تا حالا میک آپ (از نوع ویجنتیمالا) نکرده. چشمانی تیزبین که صدای رنگ مرجان های آبی رو میشنوه و رنگ باد عصرگاهی ساحلی رو میبینه... این بانوی ما دست بر قضا دستی در هنر سینما دارن (نمیتونم بگم کارگردان. چون اینروزا دالی من های سینما هم از فیلم به عنوان فیلمم استفاده میکنن) و حالا اینا به کنار ... مدت 24 ساعته که موهاشون وزوزی شده! (میخوام هی حدس بزنم فرمت وزوزی رو اما نمیاد جلو چشمم)
آهان. اینم اضافه کنیم ایشون شیرازی هم هستن . (بخوانین پرشور. قدبلند. سبزه. عاشق کاهو با سرکه و قراقوروت و آش کارده)
همممممممم...
نیگا. بعد از 21 سال کار در عالم فیلم باید بگم همچین کاراکتری در میون همکارام نمیشناسم!
خنگم. نه؟
پ.ن. خانوم گیس طلا! خیلی خوشحالم اینجا رو میخونم. همینکه نوشته هاتون یه دنیا حس نابه، مرا بس! حل مسئله فوق الذکر رو میگذارم بر عهده خیل تماشاچیان این وبلاگ.
منم رنگ موهام رو دوست دارم ولی میدونم که رنگ و مش و هایلایت به اگثر افراد میاد.باید یخورده صبر میکردیت تا چهرتون تو آینه براتون عادی بشه.
جولک ظرفشوری چه رنگیه؟
اونقدر خندیدم که پس افتادم:)))))
من این میلو با گذاشتن انواع کلاه گیس مهار کردم آخه دلم نمی یاد رنگ کنم موهامو ممنون از نوشته هاتون
ارسال یک نظر