دارم فیلمنامه یه سریال کمدی را می خونم و می خندم. چای و شیرینی می خورم و دوباره می خونم، بعضی جاهاش که قهقهه می زنم. ازم خواستن که هفت قسمت ادامه اش را بنویسم و من می ترسم. ...می ترسم نمی تونم به خوبی این قسمتهای قبلی بنویسم. تو فکرم قبول نکنم ... اما روم نمی شه بگم جلوی نویسنده قبلی کم آوردم..
اونم جلوی کی؟ گیس طلای سه سال پیش؟ عمرا
۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۸
حالشو می گیرم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۷ نظر:
Haar dastani payani darad ke shayaad shorooa dastani digaar bashaad.
Chera bayaad be dastani edameh bedaahi ke dar hesaat an dastan be payan rasideh. Natars begoo naaaa!in kaam avardaan nist. in niyaz be shorooa chizi digaar va tahaavol ast. neshaneh roshde chize digari dar tost ke mitaavanad mosbaattar va baleghanetar bashaad.
پیر شدی ننه، پیر
تو بي نظيري ي ي ي ي ي ي ي ي........»».................يي
بازم بي نظيري
هاآ
ishala movafagh bashi
هر چی فکرشو می کنم می بینم شما عمرا اگه کم بیاری
ینی من حاضرم رو همین گیس طلای الآنی شرط ببندما . من فک کنم الآن اون خانوم گیس طلای سه سال پیش خیلی داره سعی می کنه پیش شما کم نیاره و همچنان بتونه تو چشماتون نگاه کنه . می گم یه وقت خیطش نکنیا . آروم آروم بهش نشون بده بابا بزرگتری گفتن ، کوچیکتری گفتن ...
خیلی خیلی موفق باشی
من شرمنده اخلاق فمنیستیت هستم گیس طلا جون ولی اون همه حسیه که من دارم.
خودم فکر میکنم اگه بریم زیر یه سقف شاید برام عادی بشه و یه کم از شدت علاقم کم بشه و این برام خوبه. نیست؟!
در مورد اون هنرپیشه هه هم کلی ذوق کردم. واقعا" راست میگی؟
گیس طلا کارت درسته
وقت کردی یکم هم واسه ما هندونه بفرست ...
ارسال یک نظر