ایستگاه وست رفتم دستشویی و خانم متصدی به من فهماند که باید پول بدم و من یک 20 یورروی دادم و با احترام در یک توالت را باز کرد و جای همه چیز را به من نشان داد! ولی مگه من تونستم با آرامش کارم را بکنم. فکر اینکه بقیه پول را به من نداد و سی هزار تومن پای یه جیش رفت...وای ...با عجله بیرون اومدم دیدم خانمه نیست! وایسادم ...اومد رد شد و یه چیزی گفت تو مایه وایسا ...دوباره رفت ..دوباره اومد ..دوباره رفت..اومد کار یکی را راه انداخت و دیدم مایه فقط یه پنجاه سنتی بوده...وای ..بدبخت شدم...خانمه سرانجام اومد و اشاره کرد که دستم را باز منم ...و 5 تا دویورویی را شمرد و کف دستم گذاشت و با زبون خودش و اشاره گفت که بگذارم توی کیفم. موبایلم زنگ زد اشاره کرد که جواب بدم. بعد از پایان صحبتم 9 تا یک یوروی گذاشت کف دستم و با من می شمرد . دوباره اشاره کرد که بذارم تو کیفم. بعد رفت از زیر رومیزی یک پنجاه سنتی آورد گذاشت کف دستم و به من نگاه کرد....
رفتم به خیابون ماریا چی چی ...آقا خیابون بود ها ...یه چیزی تو مایه ولی عصر خودمون پر از مغازه و درخت و کافه هاوس و فکر کنم شلوغ ترین خیابان این شهر سوت وکور. پر از آدمهای رنگارنگ که فقط نگاه کردنشون کلی حال می داد.
چه برسه در حال خوردن کافه لاته با یه شیرینی خوشمزه ،
روی یکسری صندلی های و میزهای غیر عادی مرتفع...برای عشق مارک ها خیلی خوب بود که با هر چرخش سر یه مارک را می دیدند. منم که فقط چشمم دنبال حراجی بود اما فصل گذشته و همش می خورم تو دیوار...فقط من نمی دونم اونا این لباسهای خوشگل را کجا می پوشن که الان دارن می خرن! یا این لوازم آرایش را ...
توی پله برقی که ایستاده بودم دو نفر یه چیزی آلمانی گفتن منم یه لبخند گل و گشاد زدم اونا هم با تعجب به من نگاه کردن و از کنارم رد شدند و من با خودم گفتم عجب مردم بی فرهنگی روی پله برقی راه می رن(دیدین توی متروهای ایران که : از دویدن و راه رفتن روی پله های برقی خودداری فرمایید). بعدا معلوم شد که هر کی می خواد وایسته سمت چپ و هر کی می خواد راه بره می ره سمت راست پله و طبعا بنده در سمت راست ایستاده بودم!
توی مترو یه زن و شوهر می خواستن کنار هم بشینن من صندلیم را جابجا کردم . به شدت تشکر کردند (کلا اینا خیلی مودب هستند) اون وقت روبروم یک زوج پیر عاشق دستهای یکدیگر را گرفته بودند و مدام نگاههای عمیق به هم می کردند و من آنقدر معذب شدم که اصلا از کوپه رفتم بیرون!
من حالا فهمیدم چرا سالهاست که تو این کشورهای اروپایی هیچ جنبشی رخ نمی ده یا تمام حرکت های دانشجویی شکست خوردن..آخه اینا جوون ندارن که ..این طفلک دو سه تایی هم که هستند خیلی زور زدن تونستن موهاشونو عجیب غریب کنن یا سیخ از تو لبشون رد کردن.. دیگه به انقلاب قد نمی ده .. این انبوه میانسالان قدرتمند نمی ذارن اینا نفس بخورن...فقط یه بار دیدم یک جوان ماشینش را گاز داد تو خیابون ..فکر کنم خیلی مثلا خیلی اوانگارد بود رفتارش!
ظهر باز آبجی دومی یکسری طعم جدید را به ما چشاند. اسمش "اوفش تریشه"( فقط به تلفظش فکر کن ؟)یک غذای تند صورتی با یک عالمه چیز میز که می اومد زیر دندونت..خوشمزه بود. من از نانهای اینجا خیلی خوشم امده .نان گردویی، نان تخم افتابگردان ..فقط بریدنشون هنوز برام سخته با این کاردهای گنده نون بریشون
عصری با ابجی بزرگه رفتیم قصر معروفشون شونبرون.
بیرون قصر مجانی بود داخل قصر بلیطش ده یورو بود که ندادیم! چون به زودی داخلش یه کنسرته و بلیطش را داریم!
فضای اطراف قصر خیلی زیبا و متفاوت بود با مفهوم ما از باغ ایرانی. منکه یکی از عشقام باغ ایرانیه و سمبلهایش، اولش از این همه نظم و ترتیب در چیدمان گلها و درختها جا خوردم
اما یه بارون ملس که شروع شد و عطری که تو هوا پخش شدم..خیلی مزه داد...روبروی قصر یک فضای خیلی باز بود تا بالای تپه که چمن بود و مسیرهای زیکزاکی خیلی سبز. در دو طرف هم راههای جنگلی مه الودی بود برای قدم زدن
در اطراف هم مجسمه های از اساطیر یونان باستان فراوان بود که این یکی بازیگری بود با نقابش
هم بازم هم مردم ورزشکار داشتن زیر بارون می دویند. توریستها هم که با چترها و پانچوهای پلاستیکی خیلی مشخص بودند .
راستی اینجا به دلیل بادهایش چتر خیلی جواب نمی ده و باید به دنبال یه سرپناه رفت. من همیشه فکر می کردم این فیلمها ضعف جلوه های ویژه دارن اینقدر بارونش غیر عادیه و قتی فاصله ایستگاه اتوبوس تا خانه را دویدم و با این همه در اینه اسانسور به نظر می رسید که از زیر دوش حمام بیرون امده ام. فهمیدم که کارش درست بوده. ناگهان لوله اب می ترکد
شب باز هم خانه بود و فیلم. ابجی دومی یک فیلم نشانم داد انقدر خوب بود که مجبور شدم سرچ کنم و بفهمم اینpersuasion اولین فیلم راجر میشل است. (همان کارگردان ناتینگ هیل با بازی جولیارابرتز است )و فیلم بر اساس رمان جین استین است و کارگردان بدون هیچگونه رمانتیک بازی یک فیلم عاشقانه زیبا بود. بازیگرها حتی زشت بودند و موزیک متن هم نداشت و با این همه خیلی خوب بود..
۱۵ نظر:
تو این بارون ها جای ما رو هم خالی کن ....
Ta manzoorat az jonbesh chi bashe?
Agar manzooret tahvolate siyasi va be donbale an ravabete ejtemai ast, har 10 sal yek bar in etafagh mioftad,ama be shekele yek ravand besyar aram va khod be khod dar tamami ajzae jamea.Moghayese europa ba asia ziyad dide dorosti behet nakhahad dad.
چقدر زیبا Like Heaven
Don't you dare to come back
Or
I'll kill myself
in kheyli dorost e:
من همیشه فکر می کردم این فیلمها ضعف جلوه های ویژه دارن اینقدر بارونش غیر عادیه و قتی فاصله ایستگاه اتوبوس تا خانه را دویدم و با این همه در اینه اسانسور به نظر می رسید که از زیر دوش حمام بیرون امده ام. فهمیدم که کارش درست بوده. ناگهان لوله اب می ترکد
man hey migam baroonhaye inja ye juriye.nemidounetam chejuri mafhoom ro beresoonam!;)
man tala wien naboodam,doost daram bebinamesh amma hamishe tanhaii hosele nadashtam.
ta key ounjaii, man mitoonam chand roozi ounja bebinamet?!
به نام او
واقعاً ما ایرانی ها خیلی جالب و قابل بررسی هستیم! یک تو وبلاگش از دیده هاش تو اطریش میگه اونوقت یکی از ما میاد اونو به یه سایت که ظاهراً کارش ... است دعوتش میکنه!!! بازم کسی هست از روند حوادث تو این کشور تعجب کنه؟!
این عکس باغ که دو طرفش درخت بود یه کم شبیه ورودی باغ ارم سمت چپ که یه خیابونه و دو طرفش ردیف سرو داره هست .
اون دو ردیف سروای خیابون وسط باغ ارم رو نمیگم .
دو ردیف سرو هم همون اول باغ ارم خیابون سمت چپ هست که شبیه این عکسه .
یه بار دیگه به اون عکس نگاه کردم ولی خداییش مال باغ ارم خیلی قشنگتره .
به شهری که من موقتن زندگی میکنم ولی خیلی دوستش ندارم خوش آمدید :)
سلام گيسو جان
شما به قدري خوب و روان تعريف مي كنيد كه انگار منم با شما به وين رفته ام ، مرسي
خیلی عالی بود
خيلي باحال مي نويسي.
گیس طلا جان برو وبلاگ کیوان ازپشت یک سوم خواننده هات غوغا کردن
وای که چقدر دلم از این ابرونا که گفتی می خواد تا اونقدر خیس بشم که بوی خاک رو از تنم حس کنم...
بعدا معلوم شد که هر کی می خواد وایسته سمت چپ و هر کی می خواد راه بره می ره سمت راست پله و طبعا بنده در سمت راست ایستاده بودم!
Ich denke Sie haben nochmal falsch gemacht. Links /Rechts ( right/left) too metro shoma age vai misid samte rast va age harekat mikonid samte chap.
And... Thank you Hamed ,once more you stated that you DON'T LIKE WIEN !!!!
top [url=http://www.xgambling.org/]casino bonus[/url] coincide the latest [url=http://www.realcazinoz.com/]online casinos[/url] unshackled no set aside perk at the leading [url=http://www.baywatchcasino.com/]casino games
[/url].
ارسال یک نظر