- انزلي چيه
- يعني چي؟
- مثل ساروي
- خوب؟
- خب اينم انزلي چيه ديگه
- چه ربطي داره؟
-بابا يعني اهل انزليه
-ديوونه پسوند چي را واسه شغل انتخاب مي كنن نه شهر
- اوهوم اره را س مي يگي مثل گاريچي
تذكر ضروري: هيچكدام از اين علما من نيستم ها ...
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
۱۰ نظر:
آخه شمالی ها به اهالی انزلی میگن انزلیچی!
چی میشه گفت بجز انزلی چی .
فکر کنم تنها شهری باشه که باید اینجوری گفت .
البته نازلی هم گرچه اسم خاصه ولی بهش میاد . نازلی یا انازلی یا انزل وی با سکون ل و انزلوی با فتح ل یا...
مث اینکه همون انزلی چی از همش بهتره نیس؟
من عاشق واژه شناسیم. جالب بود.
احتمالاً به خاطر اینه که به "ی" ختم میشه مثلاٌ اهل تهران یا اهل یزد با اضافه کردن یه "ی" میشن تهرانی و یزدی.
برای اهل ساری یه ابتکار زدن و میگن ساروی که من خیلی خوشم میاد، حس خوبی به همراش هست.
یه علتی هم که ساختن یه کلمه ی جدید رو براش سخت می کنه اینه که سه سیلابسی هست. مثل انگلیسی که برای صفت های تفضیلی بیشتر از سه سیلابسی به جای اضافه کردن "er" به آخر صفت، کلمه ی "more" رو به ابتدای صفت اضافه میکنن.
در هر صورت نکته سنجی جالبی بود!
کلمات مرتبط!: قهوه چی، نخودچی، چایچی، جارچی، قیچی، هیچی...
رسيدن به خير خانم! گمان میكنم اگر خود من بيايم اينجا بايستم و تاييد كنم كه به ماها میگويند «انزلیچی» (مگر اين كه كسی دوست داشته باشد بگويد «انزليايی»!)، آنوقت شايد اين موضوع بغرنج خاتمهيافته تلقی شود
حل شد آقا .
آی قربون دهن اولدفشن .
همین انزلیایی خوب چیزیه . محترمانه تر و سنگین رنگین تره .
انزلیایی مث لیبیایی اتیوپیایی و قس علیهذا
صب تا حالا درگیر بودیم . راحت شدیما !
_____ این رو که می بینی منم!!! بعد اینکه این رو خوندم عین اون کف زمین شدم از بس خندیدم.
un nashenas ghali e man budam :P
خب همیشه گفته اند انزلی چی!
انزلیایی را هم هیج نمی پسندم. دقیقن مثل اینکه آدم می شنود این امریکایی ها به ایران می گویند: آیرَن.بعد حرصش در می آید.
به اهل انزلی هم باید گفت انزلی چی. تا بوده همین بوده.
مرسی
تشکر از همه علمای حاضر و غایب!!
خیلی استفاده کردم! اطلاعات واژه شناسی!! و زبان شناسیم الان دیگه تکمیله تکمیله!!!
منم شنیده بودم برای بعضی شهرا می گن "چی" بعدش
اما یادم نبود
انگار همین انزلی بوده پَ
حالا منم پسوند ... " یایی " به ذهنم رسیده بود ولی گفتم شاید ملت بم بخندن
** طرفین دیالوگ فیلسوفانه : دخترخاله / سرکار خانوم خواهرک
آره ؟
*** اسدالله یادتونه ؟ گربه هه که ازش نوشتین
واسه مامانم گفتمش ... که موهاش سیخ می شه و می گفتن روح می بینه ...
مامانم گفتن واسه جنّا هم این کارو می کنه ... جن می بینه !
ارسال یک نظر