۲۶ دی ۱۳۸۸

یادی از دختر خاله

- این سی وپنجمین باریه که دارم سئوال خصوصی یاهو را جواب می دم

- چرا؟

- چون پسوردم یادم رفته

- نه میگم چرا 35 بار این سئوالو جواب دادی؟

-اخه اونم یادم رفته

۷ نظر:

امير گفت...

خسته نباشین واقعا!
اغلب سر میزدم اما از تو گودر.خود وبلاگ رو تازه دیدم،قالب خیلی قشنگی داره

سمیه گفت...

وااای مثه منه:))) احتمالن آذر ماهی نیستن این دختر خاله جون؟

نهال گفت...

مادرک شیرازه من برم تو بغلش ببوسمش آروم بشم؟؟

بهمنگ گفت...

بزنم به تخته من هنوز حافظه خوبی .....
کیه در میزنه؟

Hassan گفت...

چيز مهمي نيست، منم يه مدت كليد خونه رو مينداختم گردنم!!!!

آزاده گفت...

سلام
مدتيه كه خواننده وبلاگتون هستم مطالبتون واينكه اهل شيراز هستين منو ياد يكي از آشنايان ميندازه ببخشيد كه اين سؤال رو ميپرسم اما شما دانشگاه كردستان شيمي نخوندين؟ (سال 71-67)
در ضمن ميخواستم اين مطلب رو خصوصي براتون بفرستم ولي همچين گزينه اي اينجا نبود.

Pooya گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...