۱۸ اسفند ۱۳۸۸

یعنی خداست

دختر خاله اومد جلوی من نشسته می گه: چرا فایلهای ورد من تو کامپیوتر تو یه جوره تو کامپیوتر من یه جور دیگه؟ خیلی عجیبه نه؟

(قیافه اش وقتی تعجب می کنه با اون لبهای درشتش خیلی بامزده است. ادامه می ده)ضمنا هرچی گشتم نتونستم نصفه فاصله ها رو تو کی بوردت پیدا کنم. بجاش همشونو قرمز کردم که تو راحت پیداشون کنی

- من چرا؟

- خب واسه اینکه درستشون کنی دیگه... چشمات اذیت نمی شه

۷ نظر:

سندباد گفت...

من از اونایی که لبای بامزده دارن خیلی خوشم میادش
خوب خیلی مهربونه که به فکر چشماتم بوده دیگه

khabarnegarmk گفت...

1 با اون رنگ قرمز که چشات اذیت نشد دیگه نه؟
2 من خونم نسبتا تو بهاره. هر روز از سر کار که بر می گردم می رم, بهار رو پیاده گز میکنم و از این همه زندگی که توش جریان داره لذت می برم.

yaqma گفت...

yani man xanevaegi mimirram vase shoma ha

ناشناس گفت...

in dokhtar khaleh chnad saleshe?

ميترا گفت...

از قول من اون دختر خالت رو ببوس !!
اينجا مياي از لب و لوچه اين و اون مي نويسي خوب نمي گي ناشناس هايي غش و ضعف مي رن !
(اشتباه نشه ! من خودم دخترم !!)

مژگان گفت...

می خواستی پس خودش درستش کنه؟! چه توقع هایی داریاااا.

سعیده امین گفت...

ببین برنامه عیدت چیه؟ توی جیمیل ادم کن.. بی زحمت :)

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...