امروز یه مهد کودک سالن فرهنگسرا را اجاره کرده بود برای جشن پایان سال بچه ها، اتفاقی که مدام می افتد
در چنین روزهایی من به دورترین نقطه فرهنگسرا که گلخونه است فرار می کنم تا از سر و صدا در امان باشم. امروز هم آنقدر قلمه کردم و پیوند زدم و گلدون عوض کردم که فکر کنم همه گیاهان دچار جهش ژنتیک شدن وسرانجام مجبور شدم برگردم داخل ساختمان و مثل همیشه این والدین وحشتناک...
ببنید من هم می دونم که همیشه امکان کامل بودن وجود ندارد و اینکه مادری و پدری یک شغل بیست و چهارساعته است که گاهی از تحمل انسانی بیرون است که بچه ها بیشتر اوقات دیوانه کننده و عذاب آور هستند اما هیچکدام از این ها اجازه نمی دهد به مادری که با اطمینان و مکث و نفرت به کودکش بگوید : تو، عین، عقب مونده ها ،هستی
دویدم دوباره تو گلخونه
۲۴ نظر:
راجع به مردم قضاوت نکن. کار خودتو بکن
انرژی هسته ای برای همین میخوایم دیگه،که بچه هامون رو خوب تربیت کنیم.
رفتار خیلی از والدین با بچه ها انعکاسی از رفتارهایی است که با خودشان شده. آنها بطور ناخودآگاه همان رفتارهایی را با بچه هاشان می کنند که در کودکی از آن عذاب کشیده اند. 24 ساعت مشغول تربیت بچه بودن یا انرزی بی نهایت گذاشتن برای پرنسیب یا کنسپت هایی که اشتباه است چاره خوبی نیست. والدین باید خودشان به شناخت از خودشان برسند وبا دیدی انتقادی به خودشان نگاه کنند.
ajab madari, kheyli hese badi kardam. bichare un bache....
((: یاده مامانم افتادم از اون جمله مادر پدری شغل 24 ساعتست!
:-$
مامان من فحشی که غالبا بهم می داد و هنوز هم بهم میده این بود :
"کله پدر ..کش آرزو دارش ریدم که تورو پس انداخت !!"
ناشناس شماره 1
این فحشها که چیزی نیست. مادر من صد نوع بیماری های روحی عجیب و غریب داشت و قدرت یادگیری خیلی خیلی محدود. با منهم در حد و سطح هوشی خودش رفتار می کرد . خدا میدونه این زن چه به روز من آورد.
اصلا می دونن برا چی بدنیا آوردن بچشونو ؟ که استفاده ابزاری کنن ازش ؟
برا اینکه اگه نبود رابطه اشون از یه نقطه به بعد تموم شده محسوب میشد ؟ یعنی هیچ هدف مشترکی تو زندگیشون پیدا نمی کنن که هدفش می کنن اینو ؟
گیس طلا جان توو ایران چیزهای وحشتناکی هست که باعث فراری دادن آدم حساسی مثل من شد ولی یکی از وحشتناکترین چیزهایی که توو ایران و جوامع عقب مونده ی دیگه هست که واقعا تحملش برای من غیرممکن هست، رفتار بزرگسالان و والدین با بچه هاست. چنان بی دانش عقده ای و بیمار با بچه ها برخورد میشه که از تصور آینده ی آن کشور بعضی موقع وحشت می کنم. البته انصافا افراد با شعور و فهمیده ای هم در ایران دیدم که با فرزندان بهترین رفتارها را دارند، اما متاسفانه مثل بسیاری دیگر از چیزهای خوب توو ایران کمتر دیده میشه.
من امروز یا بهتره بگم دیروز با یه همچین وضعیتی برخورد کردم
بعد دخالت کردم
بعد دعوا شد
بعد کار به جاهای باریک کشید
بعد من فهمیدم تو کاری که به من ربطی نداره دخالت نکنم
حتی اگه حقوق کودکان و حقوق بشر و از این جور حقوقا منو مکلف به واکنش کنه
اصلا من چی کاره ام این وسط
اما خوش به حالت اقلا یه گلخونه هست بهش پناه ببری
به همه اونايي كه كامنت هاي وحشتناك تر از نوشته خود گيس طلا گذاشتن! بياين چيزهاي زشت و بد را تعميم ندهيم. خيلي رفتارهاي ناپسند در طول روز رخ مي دهد و ما شاهدش هستيم كه گاهي ما نيز به نوعي در متن يا حاشيه اون قضيه قرار داريم، اما دليل نميشه پدر و مادرهايمان را مورد انتقاد قرار دهيم. آنهم به اين شكل..
بنظرم نكته ي اين پست فقط اين نبود كه والدين به بچه ها توهين ميكنند .
يعني عصبانيت و توهين و يا حتي فحاشي در خيلي از موارد ديده ميشه . يعني حتي همون والدين بسيار فهميده و با شعور و مهربان هم ممكنه بخاطر همون شغل بيست چهار ساعته ، گاهي از كوره در بروند و چيزكي به بچه هاشان بگويند .
بنابراين و بدون اينكه قصد توجيه چنين رفتاري در ميان باشد خواستم عرض كنم بنظرم نكته ي اصلي اين پست ، نفرتي است كه متاسفانه در رفتار و كردار و گفتار برخي والدين نسبت به طفل بيچاره به چشم ميخورد . يعني كه اگر يك پشت دستي به بچه ميزدند و يا مثل بيشتر والدين دهاتي ي ! ماها ميگفتند : الهي كه جونمرگ بشي يا جز جيگر زده چقدر اذيت ميكني يا الهي بلال بشي يا حتي الهي بري زير هيجده چرخ و من بيام با كاردك جمعت كنم ! و يا ... شايد كه توو روح و روان بچه آنچنان تاثير منفي يي نداشت كه به بچه بگويي تو هيچي نميشي يا تو عقب مانده اي و قسعليهذا.
حتي بنظرم تاثير منفي ي همان تنبيه هاي بدني ي جزيي مثل يك پس كله اي ي پدر و چهار تا نيشگون مادر خيلي كمتر باشد تا جملات سراسر نفرت و تحقير برخي والدين وحشتناك امروزي .
گلخونه یه مکان آرامش دهنده واسه توئه.باز خوش به حالت که همچین جایی را داری.
افسردگی می یاره این چیزا خوب
همون فارسی وان بهتره
راستی چند روزه گرفتار خودم شدم جدا چرا ما فارس یوان می بینیم
درحالی که من جمله خودم اینه که اینا رو شبکه اشراق * اونا ساخته :(
** شبکه اشراق شبکه زنجانه که خدایی تو تولید سریال ته بی کیفیتیه خدا رو شکر شما نمی بینید
جریان همون پستی شد که قبلا نوشته بودی"مادر-هیولا"
اينو تو پستهای شما خوندم؟! که یه نفر از هیچکاک می پرسه چرا تو فیلمهای تو اینقدر مادرها وحشتناک هستن؟ هیچکاک چند لحظه سکوت می کنه و بعد می گه "راست می گی انگار شما"
مادرها و پدر ها کم توشون خوب پیدا می شه...خوش به حال تو گیس طلا که "مادرک" رو داری...
من همونی ام که فحش کش دار مادرم به خودم رو نوشتم . توضیحا عرض کنم که بنده خیلی هم حال می کنم ننه م فحشم می ده ...
بنده اصولا معتقدم : جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت !
خیلی وقتا به این مساله فکر کردم ولی نتیجه نگرفتم .
خوب پدر مادرها یه جایی باید یاد بگیرن که چجوری رفتار کنن بهتره.باید بهشون یاد بدن.فقط همین!
من می رفتم میزدم تو گوش مادره! این آزار زبانی صد برابر تاثیرش بیشتر تو روح و روان بچه تا کتک زدن بچه!
40تیکه
از ناشناس شماره 1 به 2 که از فحشهای مادرش کیف می کند:
احتمالا شما همان پدر یا مادری خواهید شد که به بچه اتان فحش خواهید داد . واین دور باطل نسلها ادامه خواهد داشت. اگر بچه شما با فحشهای شما کیف نکرد و خجالت کشید و خودش را تحقیر شده حس کرد آنوقت جواب شما به بچه اتان اینست که من با این فحشها کیف کردم و بچه اتان آنموقع نه ولی وقتیکه بزرگ شد میگوید نمی خواهم ببینمت دیوانه روانی.نکته مطرح شده در این پست همین است. چه موقع می خواهیم به خودمان بیاییم و آگاه بشویم که تربیت خود ما توسط پدر مادرهای نا آگاه و احتمالا بیسواد الگو نیست و این دور باطل که من فحش خوردم مزه داد خب حالا تو هم فحش بخور و بگو به به را بشکنیم. اول خودمان را تربیت کنیم و بعد به تربیت موجود دیگری مشغول شویم.
ای ناشناس آخری که با من به لحن تند نصیحت کرده ای :
حالا چرا اینقدر اعصابت خورده ؟ ... چرا اینقدر داغی ؟ ... من گفتم خوشم میاد ننه م بهم فحش بده ... نگفتم که به بچه ام فحش می دم ... کی گفته فحش دادن لزوما در توالی فحش شنفتن است ... ننه من که به من فحش می ده ننه باباش از گل نازک تر بهش نگفته بودن ... من هستم که یه موجود بدجنس موذی هستم که اونو حرص می دم که اون مجبور می شه منو فحش بده ...
...
ولی کلا دوست عزیز تو آدم باحالی نیستی ... یه مقدار عصبانی تشریف داری !
آره ! کاره خوبی نیست ولی تو هم بیشتر از اندازه داری وحشتناکش می کنی ...
ارسال یک نظر