اولین تحلیل های مادرک
- ووی جیگرشون برم ای مهمانداروی خارجی با ایی موهای ژولیده اشون. همچی مواظبوم بودن . همش دسوم می گرفتن رام می بردن
- ووی مایه خجالت ایرانی ها .هرکی ساکا سیمون اورد و کمکمون کِرد المانی بود. یی ایرانی نیومد بگه خرت به چند!
- دیدی ای قرانو کار خودش کِرد؟ ده کیلو اضافه بار دوشتیم، گفتن بیرید خالیش کنید .همش یواشکی چپوندم تو کیف دستی خودم و ای دخترو!
-دیگه من فهمیدم کره مریخ هم برم نم ترسم. تا ای دخترو انگلیسی حرف بزنه من فهمیدم کوجو برم پولوم خورد کنم ،کجو گاری بیگیرم!
- من هنو همو شیرو هسم فقط یی خورده ای شیر پیرم!
۱۵ نظر:
خدا حفظ کنه این مادرک رو برای تو
ببینین یه پیشنهاد
میشه لطفا در طول اقامت مادر در فرنگستان، لابلای نوشته های محشر خودتون، مونتاژ موازی کنین به سفرنامه مادرک؟
به همین قبله که اگه منظورم خنده باشه ها.
ولی دوست دارم POV مادرک رو در مواجهه با مظاهر یک کشور اروپایی ببینم. مخصوصا اگه به یک شراب خونه اطراف وین سر بزنن و اون لباسهای سنتی رنگارنگ رو تن گارسن ها ببینند و قیاس کنن با لباسهای محلی شیرازی ها .
مطمئنم بقیه خوانندگانتون هم میپسندن.
همینطور هم شما. از دلتنگی در میایین دیگه.
ای ول ... تنها هم میفرستادینش از پس همه کارای خودشون بر میومدن
مردی که جهان را فروخت
منم جیگر مامانتو برم با این حرفا و این لهجش.
همیشه مامانارو دست کم می گیریم، از ماها خیلی دنیا دیده تر و زرنگتر هستن.
نازی ! :)
خدا حفظشون کنه
ایشاالله بهشون خوش بگذره و به سلامتی برگردن
باران
با سلام.
راستش زا بخواهی فقط و فقط پست اولتان را خواندم ، جالب بود.
به من هم سر بزن ،من کتاب آپلود میکنم ، وبلاگمو ببین ونظرتو حتما بده !
اگر مایل بودید با هم تبادل لینک داشته باشیم
همیشه، همه ی افرادی که دلشون رو به چیزهای مذهبی خوش میکنن، به همین گونه رفتار میکنن....توجیه!
...
خوش بگذره بهشون
...
یه فضولی!!!.... چرا هیچ وقت از باباتون نمی نویسید؟!؟! ... این قدر بده؟!!!!
be salamaty gisoo tala jan. aks yadeshun nare ;)
ey janam ! maloome ke ishoon hamoon shir hastan , salamat bashan :)
ای جاااااااااان
اون وخ تلفنی اینا رو به شما گفتن ؟
سلام مارو هم بهشون برسون
ایشالله خوش بگذره بهشون
ايول به اين آلمانياي شيرازي دوس:)
ووووووییییی ها!
شومو بیو جا ما!
به سلامتی
خوش به حال ما که باز سفرنامه میخونیم اونهم غیرمستقیم!
ارسال یک نظر