۹ اردیبهشت ۱۳۹۰

فامیل دور نیست بابا اون به این خلی نیست

اون دره بود تو کتابخونه ملی

نه خداییش گوش کنید

اون دره بود تو کتابخونه ملی که کنارش یه در دیگه باز کرده بودن که بدون کارت می شد رد شد

همون در دومی رو میگم

یه تابلو اعلانات جلوش گذاشته بودن

اما از پشتش می شد رد شد

۵ نظر:

کچلک گفت...

یه دو سه تاپست دیگه در مورد این درهای ورودی کتابخونه ملی بذاری مسئولین کتابخونه یه در سوم به افتخارت و بنامت تاسیس میکنن س که برات جالبه.
یه چیز تو مایه های باب الگیس طلا یا آستانهء گیس طلائییه

کچلک گفت...

*(بس که برات جالبه)

دارا گفت...

lol

امان از شما و اون دره

کم کم دارم یاد فیلم {در}از مخملباف میافتم. یکی دل از دری نمیکند و اونو هی اینور اونور میبرد.

گیس طلا گفت...

کچلک:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

ناشناس گفت...

انقدر به این دره گیر دادی که امروز کلا بستنش... مردم از بس کارت زدم...

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...